بمناسبت صد و سیُ و دومین سالگرد تولّد دکترمحمّد مصدّق «زندگینامۀ دکترمحمّد مصدّق» (۱۱۰ )
●وزیر دارایى- راجع به این لایحه تذكراتى كه در كمیسیون بودجه و در كمیسیون دارایى و چه در كمیسیون دادگسترى از طرف بعضى از آقایان داده شده بود و حتى اشارهاى كه آقاى صاحب دیوانى و آقاى امامى اینجا كردند لازم است قبل از این كه وارد پیشنهادات بشویم توضیحاتى را به عرض آقایان محترم برسانم، اولاً خواستم توجه كرده باشید كه تاریخ این اشتباه است كه در موقع تصویب لایحه توجه بفرمایید در آنجا نوشته شدهاست مطابق فرمان همایونى در ۲۰ شهریور، خواستم تذكر بدهم كه ۲۰ شهریور نبوده و ۳۰ شهریور بوده است براى این كه در ۲۰ شهریور نبود اعلیحضرت فقید استعفا نداده بودند و تهران را ترك نكرده بودند و اعلیحضرت همایونى در ۲۶ شهریور سلطنت را قبول فرمودندو اعلیحضرت فقید هم در روز ۲۵ شهریور استعفا دادند این تاریخ واگذارى در ۳۰ شهریور است این را خواستم تذكر داده باشم كه در ۳۰ شهریور اصلاح بشود (صحیح است) دوم این كه این املاكى كه در تصرف دولت داده شده بود و مطابق قانونى بود براى مصارف معینى ذكر شده بود تصریح داشت براى ترقى اوضاع كشاورزى بهبودى حال كشاورزان ترقى اوضاع شهرها ترقى بهداشت و فرهنگ، ترقى صنایع كشور و اجازه داده شده بود كه این املاك را دولت بفروشد و این كارها را بكند یا این كه نگاهدارد و در ملكیت دولت بگذارد و از عواید آنها صرف این قبیل امور عامالمنفعه بشود، آقایان اطلاع دارند كه وقتى كه اعلیحضرت فقید تشریف بردند، دارائیشان این املاك بود و یك مقدارى وجه نقد كه این قسمتها را واگذار كردند به اعلیحضرت فعلى محمدرضاشاه و صلح فرمودند و منظور از این عمل این بود كه عواید این املاك صرف آبادانى، صرف بهداشت و فرهنگ، صرف ترفیه حال مردم این كشور بشود الان هم اعلیحضرت همایون شاهنشاهى نظرشان در این قضیه این است كه نسبت به این املاكى كه باقى میماند وقف بشود براى این كه قابل نقل و انتقال نباشد و تولیت آن هم با شخص اعلیحضرت همایونى باشد و این كه آقاى امانى فرمودند به چه صورت باقى خواهد ماند این طور قید شدهاست كه وقف بشود و عوایدش هم صرف امور خیریه بشود با این نیت مقدسى كه اعلیحضرت همایون شاهنشاهى دارند من تصور میكنم و شخصاً هم میل براى این كار دارند لزومى ندارد این پیشنهاد آقاى صاحبدیوانى، من تصدیق میكنم كه هزینه دربار زیاد است بودجه دربار شاید مناسب با هزینه دربار نیست این وظیفه ما است یعنى دولت و مجلس كه هزینه دربار را مناسب با شئون دربار در نظر بگیرند ولى نسبت به این املاك چون خود اعلیحضرت همایونى شخصاً علاقه داشتند كه اینها صرف خیرات و مبرات بشود و این لایحه هم با نظر خود ایشان تهیه شده شدهاست و بنابراین بنده تصور میكنم كه پیشنهاد آقاى صاحب دیوانى دیگر موردى ندارد كما این كه در این ۵۶ میلیون تومانى كه ایشان پول داشتند نتوانستند استفاده كنند یا لااقل از بهرهاش استفاده كنند از آن هم استفادهاى نكردند و همه آقایان میدانند كه در هر گوشهاى از ایران الان یك مؤسساتى هست كه یا تكمیل شدهاست و یا در شرف تكمیل است (صفوى- بوشهریها همیشه از مراحم اعلیحضرت همایونى متشكرند) (ارباب- بلوچها هم متشكرند) از محل عطایاى ملوكانه و آن از این پول ۵۶ میلیون بوده است همان طور كه اشاره كردند (٭) آقاى امامى آن روز من تلویحاً گفتم حالا باید صریحاً عرض كنم تا امروز نظر بر این بود كه اشخاصى كه نسبت به این املاك دعاوى دارند یا تفوه این میرفت كه مأمورین و كارپردازان املاك تعدى كرده باشند نسبت به املاك مردم اگر مردم دعاوى دارند و حقى دارند مطابق قانون املاك در ظرف مدت معینى حق خودشان را بگیرند متأسفانه باید گفت كه در ظرف این چند سال اشخاصى كه به هیچوجه ارتباطى با این املاك نداشته نه فروشنده بودند نه خریدار بودند نه رعیت بودند نه مجاور املاك بودند این اشخاص با یك وسایل نامشروعى از عدم قدرت دولتها سوء استفاده میكردند (صحیح است) و احكام را صادر كردند كه به ضرر مملكت و به ضرر دولت هم تمام شد و املاك را هم بردند (صحیح است) خود من در دو سال قبل از این كه رفتم در مازندران یك مقالهاى نوشتم در یكى از روزنامهها و منتشر شد البته به اسم ننوشتم نوشته بودم به اسم یكى از وزراى سابق كه این املاكى كه مطابق این قانون قید شدهاست كه در آن مستحدثات جدیدى هست حكم به انتقال عین ملك داده نخواهد شد و بهاء آن پرداخته میشود یك اشخاصى براى این كه این املاك را ببرند تمام این خانههاى رعیتى را با این كه در خود قانون هم تصریح و قید شده بود آنها جزء مستحدثات هست آنها را خراب كردند براى این كه بتوانند حكم صادر كنند بنابراین بعضى املاكى با بعضى از شهرستانهایى كه امروز میشود گفت شهرستان آنها حكم گرفتند به اسم یك قریه كه این مستحدثات نیست و من نوشتم اگر واقعاً بخواهند موافقت كنند با این حكم باید این قاضى را به چوب ببندند و این را نشان بدهد باید بگویید چطور این مستحدثات در این ملك نیست متأسفانه باید من این را اذعان كنم كه این املاك از دستبرد ایادى ناپاك ناصالحى بر كنار بودهاست و یك قسمت اعظم از این املاك را بردند و خوردند، براى آنها كیسهاى دوختهاند میبردند و میبردند (دكتر معظمى- صورت آن را بفرستید براى مجلس) صورت املاكی كه اشخاص در ظرف این مدت حكم نسبت به آنها صادر شده و صورت املاكی كه الان در جریان محاكمه است اینجا نزد بنده است دارم، (دكتر معظمى- بفرمایید اسامیشان را) این صورت مفصلى است امروز مورد بحث ما نیست كه این املاكى كه گذشته یا حكم صادر شده چیست، نظر دولت فعلاً در ایناست كه اقلاً املاكی را كه باقى مانده است و املاكى كه در محاكم مورد بحث نیست در ظرف مدت قانونى یعنى در ظرف مدت ۶ ماه برگردد عیناً به ملكیت اعلیحضرت همایونى كه وقف بفرمایند منتهى اینجا یك اشارهاى شدهاست كه چون از عواید این املاك هر ساله یك مبلغى به سازمان شاهنشاهى پرداخت میشد و این سازمان شاهنشاهى مجهز براى این كار هست آقایان خودشان مسبوق هستند كه از مدتى كه سازمان شروع به این كار كرده با یك زحمات خستگىناپذیرى كه والاحضرت اشرف متحمل شدهاند و در مملكت درمانگاههایى ساختهاند (صحیح است) و مراقبت كاملى فرمودند كه این سازمان و این دستگاه هم به آن سازمان ملحق بشود كه این سازمان هم چون یك دستگاه منظمى دارد میتواند این دستگاه را اداره بكند باقى میماند یك قسمت از املاك كه هنوز تكلیف آن روشن نشدهاست. شاید عقیده خود من این بود كه این املاك را به همین صورت برگردانند ولى بعد وقتى كه این لایحه را تنظیم میكردیم متوجه شدیم براى این كه توهم این نرود كه ممكن است قضاتى اعمال غرض بكنند یا این كه خداى نكرده تحت تأثیر واقع شوند كه طرف دعوى سازمان شاهنشاهى و شخص اعلیحضرت همایون شاهنشاهى است و احیاناً احقاق حق از كسى نشود نظر خود اعلیحضرت همایون شاهنشاهى هم این بود كه بیطرفانه نسبت باین املاكى كه مورد دعوا است رسیدگى بشود. محاكمه بشود در روزی كه تكلیف این املاك روشن شد و به طور قطع تسلیم دولت شد اینها همینطور مطابق این قانون واگذار بشود كه در وقفنامه اشاره بشود البته در این قسمت كه باقى ماندهاست باید دولت مراقبت بكند مراقبت هم خواهیم كرد كه بتوانیم زودتر این محاكمات را تمام بكنیم و از دستبرد هم مصون بماند با این ترتیب كه ملاحظه میفرمایید هم از نقطه نظر قانونى املاكى كه متعلق به اعلیحضرت همایون شاهنشاهى محمدرضا شاه پهلوى بوده و نیتشان این بوده كه به مصرف امور خیریه برسد صد در صد انجام نشده ناچار بایستى كه این املاك به ملكیت خودشان برگردد كه وقف بكنند كه به منظورى كه در فرمان اول داشتم براى كمك به فرهنگ مملكت، براى ترفیه حال مردم براى كمك به بهداشت بتوانند روى برنامه عمل بكنند. فقط یك قسمتى در آخر این ماده اشاره شدهاست كه خواستم آقایان توجه بفرمایند كه این املاك یك قسمتى بعد از شهریور در تصرف ادارات دولتى در آمده و ادارات دولتى از آنها استفاده میكنند و مالالاجاره هم نسبت به آن املاك نمیپردازند اینها را هم موافقت فرمودند كه آن املاكی كه در تصرف ادارات دولتى است باز كماكان در تصرف ادارات دولتى باقى بماند و از آنها هم اجاره گرفته نشود و در اختیار آنها باشد بنابراین ما عملى میكنیم كه تصور میكنم تمام آقایان موافق باشند كه عواید یك دستگاهى كه بدبختانه در ظرف این مدت نه تنها از دستبرد محفوظ نمانده بلكه به مصرف واقعى خودش هم نرسیده و به بودجه مملكت وارد شده و نقصان پیدا كرده و خرج عادى شده و با این وضعى كه در این چند سال اخیر پیدا شدهاست و آقایان خود متوجه هستند نسبت به بودجه كشور كه تقریباً میشود گفت صدى دهش هم خرج عمران و آبادى شده خیلى به جا و مصلحت خواهد بود كه دو مرتبه هم مطابق نظر اعلیحضرت فقید و هم نظر اعلیحضرت همایون شاهنشاهى وقف بشود و صرف خیرات و مبرات بشود و بتوان كمكى به وضع بهداشت و زندگانى مردم بیچاره این مملكت كرد.
(٭)- بدینترتیب این گلشائیان بودهاست که لایحه بازگرداندن املاک به زور ستانده شده را به شاه، به مجلس بردهاست. اما او خاطرات خویش را نیز منتشر کردهاست. وارونه سخنانی را در مجلس گفته، در خاطرات خود گفتهاست. طرفه اینکه در خاطرات، نمیگوید لایحه را او به مجلس دادهاست. اینک از جلد دوم خاطرات او، صفحه های 679 تا 683، قسمتهائی را که درباره پول غارت آورده رضا خان و املاک به زور ستانده، نقل میکنیم:
« … معلوم شد اعلیحضرت فقید بخشیدن اموال غیر منقول را به دولت و 680 میلیون ریال وجوه نقد را به ملت، دستور فرمودهاند. برای تهیه مقدمات آن تا ساعت یک بعد از نیمه شب دوم مهر 1320، اینجانب و آقای انتظام، در حضور اعلیحضرت بوده تا بالاخره، 680 میلیون ریال را برای تأسیس دبستان، دبیرستان، بیمارستان و لوله کشی آب و ورزشگاه، در تهران و شهرستانها، تقسیم نمودیم. ولی حیف، در حدود 60 میلیون ریال از این وجوه به آدربائیجان مرحمت شد که بیشتر آن لوطی خور شده و شاید کمتر از 600 هزار تومان به مصرف رسید. من خودم، در استانداری آذربائیجان، به این حقیقت واقف شدم و تأسف خوردم که این دزدان اجتماعی به هدایای شاه به ملت هم دستبرد زدند و هیچگاه مورد بازرسی و مجازات واقت نشد».
بدینسان کسی که در مجلس میگوید املاک را به شاه برگردانیم تا لوطی خور نشود، خود مینویسد پولی که در حضور شاه برای ساختن مدرسه و درمانگاه اختصاص داده شد، لوطی خور شد. هم او در باره «املاک شاه» مینویسد:
«با این که پیشنهاد تصویب این قانون که زائیده فکر خود شاه بود که اگر تعدی و تجاوز به افراد شده، جبران شود، معالوصف، یک عده شیاد رعایا را وادار به شکایت نموده بشرط وکالت خودشان که به این ترتیب اکثر املاک رعیت بیچاره را بردند. بطوری که یاددارم، یکی از آقایان که وقتی هم وکیل مجلس بود، برای تشخص خود، صریحاً گفت من به اندازه خاک سوئیس در مازنداران ملک دارم. در صورتی که نه مازندرانی بود و نه هیچوقت در مازندران زراعت کرده بود. همچنین عدهای که املاکشان را از لحاظ سیاسی، دولت تعویض کرد و ملک به آنها داد، بعد از شهریور هم عوض را که داشتند معوض را هم که در تصرف دولت یا جزء املاک واگذاری بود، ضبط کردند. خلاصه، به جای این که حق به مردم ذیحق برسد، مثل همیشه، این قانون بهترین وسیله برای اشخاص متنفذ شد که نه تنها ملکها را ببرند، بلکه مؤسسات بزرگ کشاورزی را هم که در این املاک بود، تصرف نمایند. این بود داستان املاک واگذاری. البته بعد از تصفیه عده زیادی از املاک، در سال 1328 شمسی قانونی از مجلس گذشت تحت عنوان «بازگشت املاک و مستغلات اعلیحضرت شاهنشاه فقید به ملکیت اعلیحضرت همایون محمد رضا شده پهلوی» مورخ 20 تیرماه 1328»
همانطور که مشاهده میشود، گلشائیان نمینویسد که لایحه را او به مجلس دادهاست. هم او در باره املاک بعد از آنکه به شاه بازگردانده شدند و وقف شدند، مینویسد:
«به این ترتیب، به جز قسمتی از املاک که به اسم رعایا، اشخاص شیاد از محکمه حکم گرفته و تصاحب کردند، بقیه هم با قانون فوق، عملا، به سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی که تازه تشکیل شده بو، واگذار گردید. این سازمان فکر مرحوم هژیر وزیر دربار بود که با نزدیکی که با اشرف داشت، خواسته بود همانطور که شیر و خورشید تیول والاحضرت شمس بود، این تشکیلات هم تیول والاحضرت اشرف باشد. البته این قانون کشماکشهائی را در اولاد اعلیحضرت فقید پیش آورد و آنان مدعی شدند که این املاک ارث پدرشان بوده و باید به آنها سهم داده شود و مبالغی وجه گرفتند و بعد هم از املاک کم و بیش نیز سهمی به آنها رسید. خلاصه مقوصد ایناست که عاقبت املاک رضا شاه در مازنداران و گرگان و غرب و املاک جیرفت به خاندان پهلوی برگشت داده شد. منتهی سهم آنهائی که مورد توجه محمد رضا شده بود، بیشتر و دیگران کمتر».
بدینترتیب، بنابر نوشته گلشائیان، برخلاف آنچه خود او در مجلس گفته بود، بازگرداندن املاک بزور ستانده شده، در صورت، برای وقف کردنشان و در واقع، بقصد به تصرف افراد خانواده پهلوی درآودن آنها بودهاست. و باز او در باره 680 میلیون ریال پولی که رضاخان از طرق نامشروع تحصیل و در بانک ملی سپرده بود، مینویسد:
«اما وجه 680 میلیون ریال پولی که شاه فقید در بانک ملی داشت، چنان لوطی خور شد که پس از چند صباحی، دیناری از آن باقی نماند. بودن اینکه یک مختصر آثاری از آن باقی مانده باشد…
در مأموریتم به فارس، برخوردم به 5 میلیون تومان که گرفته بودند که آب شش پیر را به شهر شیراز بیاورند. یک شرکت قلابی درست شده بود و تمام وجوه را حیف و میل کرده و آبی به شهر نرسید. چون متصدی شرکت پسر یکی از آدمهای متنفذ بود، قضیه تعقیب نشد. باز مبلغی برای بستن سد لار گرفته شده بود و در سال او، با یک باران، سد از بین رفت. اشخاصی مدعی بودند چون پول توسط وکیل سنی مذهب خرج شده، بایستی خراب میشد. موارد دیگر برای رساندن آب مشروب از برازجان به بندر عباس، چند میلیون گرفتند. لوله کشی تا خاکی بود آب دریا وارد مقطع و انتهای لولهها میشد همه را خراب کرد. خلاصه مبلغ 680 میلیون ریال شاه فقیه تمام لوطی خور شد یا حیف و میل. یکی از کسان که مدتی در کار سیاست بود و زمان شاه سابق، تبعید شده بود و در لبنان زندگی میکرد، بعد از واقعه شهریور 20، به تهران آمد و به اسم این که اجدادش از علمای درجه اول نجف بودهاند، برای نزدیک کردن علماء نجف اشرف به دربار و شاه جدید، گویا مبلیغ 1 میلیون گرفت که به نجف رفته و روابط علماء را با دربار جدید و شاه نزدیکتر کند. این شخص آقای … (در زیر نویس نام شخص رهنما ذکر شدهاست) بود.
● رئیس- آقاى مكى.
● مكى- بنده تعجب میكنم كه در مركز ثقل قانونگذارى ایران یك موضوعى مطرح میشود و چند نفر بلند میشوند صحبت میكنند یكى به عنوان موافق و یكى مخالف كه هر دو موافق هستند و آن وقت پیشنهاددهنده هم میگوید پس از اظهار یك موافق و یك مخالفتى به كفایت مذاكرات رأى گرفته شود. من از مجلس شوراى ملى ایران سؤال را میكنم كه چه دلیل مخالفتى مخالف اول در اینجا ابراز كرد و چه موضوعى را مطرح كرد كه از لحاظ مخالفت با این املاك مجلس را قانع كرده باشد (صحیح است) كه یك چنین كار به این خطیرى و مهمى را بدون این كه مخالفى روى آن صحبت كرده باشد رأى بدهند و اصولاً خوب نیست و اگر مجلس رأى بدهد آن وقت میگویند اكثریت مجلس عقیده اقلیت را ترور كرده است (دهقان- همچو چیزى نیست آقا) آزادى وجود نداشت كه بگذارند یك نماینده اقلیتى صحبت بكند، تا فجایع ضبط این املاك را یكى یكى اینجا به عرض مجلس شوراى ملى برساند. شما میخواهید وقف كنید؟ آقایان از مال غصب كه نمیشود وقف كرد. وقف باید مشروع باشد شما به تمام فقهاى اسلامى مراجعه كنید و بگویید كه این املاكى كه به زور از مردم گرفته شدهاست میخواهیم وقف كینم اگر اجازه دادند! بگذارید من دلایل خودم را عرض كنم بعد از اظهارات یك مخالف آن وقت ممكن است به كفایت مذاكرات رأى بگیرند و الّا تاكنون كسى به عنوان مخالف با این لایحه صحبت نكرده است (یمین اسفندیارى- بگذارید دلایلشان را بگویند) بنده باید اثبات بكنم كه این املاكى را كه الان میخواهند ببخشند مال دولت و ملت ایران است یك مقدارش خالصه بود كه هم عوضش را دولت داده و هم معوضش را، اینها كاملاً باید روشن بشود من استدعا میكنم كار به این مهمى را شما كه اكثریت دارید و عده حاضر در مركز ۷۳ نفر است ولى من میبینم كه ۷۹ نفر در مجلس هستند و تمام حاضرند و غیر از بنده و دو سه نفر دیگر هم كه كسى رأى مخالف نخواهد داد شما هم كه قضاوتى را كه باید بكنید قبلاً تصمیم گرفتهاید ما هم كه در قضاوت شما تردیدى نمیتوانیم حاصل بكنیم. شما قضاوت نهایى خودتان را قبلاً كردهاید كه امروز بیایید اینجا رأى بدهید. پس بگذارید كه ما اینجا حرفهاى خودمان را بزنیم كه بعد اگر پنجاه سال گذشت، سى سال گذشت و یك روزى اعلیحضرت فعلى گفتند به ما خیانت شده من بگویم كه من در توى این مجلس شورای ملى ایران با صداى رسا گفتم كه اطرافیان شان دارند به شاه خیانت میكنند و بین او و ملت ایران جدایى ایجاد میكنند. من باید دلایلم را بگویم من باید از لحاظ مصلحت مملكت و از لحاظ مصلحت شاه مملكت كه قسم خوردهام پشت این تریبون باید از اینجا با صداى رسا بگویم و عرایض من را هم باد بگوش ایشان خواهد رساند كه اینها وسایلى است كه بر میانگیزند كه بین او و ملت جدایى ایجاد كنند همان طوری كه بین پدرشان و ملت جدایى ایجاد كردند و من نمیخواهم كه یك پادشاه تحصیلكرده و جوانى كه میگویند در راه بهبود مملكت، و در راه اصلاح مملكت میخواهد قدم بردارد یك مشت خائن به او و به ملت ایران خیانت بكنند و این طور كم كم مقدمه جدایى و افتراق بین او ملت ایران را فراهم كنند (یمین اسفندیارى- آقا نسبت خیانت چرا مىدهید؟) من دلیل دارم اجازه بدهید توضیح بدهم این املاك را چرا میخواهید واگذار كنید و براى یك دستمال میخواهید قیصریه را آتش بزنید (یمین اسفندیارى- بگذارید حرفشان را بزنند و جوابشان را من بدهم)
● رئیس- آقا رأى ندهید تا اعاده شود مذاكرات آقاى سزاوار.
● مخبر- اولاً بنده نظرم ایناست كه اگر موافق و مخالف تمام مطالب خودشان را اینجا در مجلس توضیح بدهند همه آقایان متذكر خواهند شد كه هیچ اشكالى وارد نیست در این قانون و این قانون را بنده در دوره سیزدهم خودم در مجلس شورای ملى بودم و در كمیسیون دادگسترى بودم و قانون املاك واگذارى را خدا رحمتش كند مرحوم آهى را با یك دستهبندیهایى كه در مجلس بود آن قانون املاك واگذارى را كه در آن تاریخ منطقش این بود كه اگر این املاكی كه متعلق به شاه سابق بودهاست شاه سابق واگذار كرده بود به اعلیحضرت فعلى اگر توهم این میرفت كه در بعضى جاها از طرف رؤساى املاك اجحاف و تعدى و تجاوزى نسبت به حقوق اشخاص باشد قانونى وضع شد كه به موجب آن در یك مدتى آنهایی كه حق و ادعایى دارند نسبت به آن املاك مستقیماً یا با واسطه میتوانند به دادگاه مراجعه كنند (مكى- راجع به همین هم عرضى دارم) اجازه بفرمایید، از آن تاریخ تا امروز ۸ سال میگذرد و بنده خودم كه وكیل دادگسترى هستم و در دعواهاى دادگسترى وارد هستم در این مدت آنچه را كه تصور بفرمایید یا فرضى بوده حالا بنده وارد نمیشوم كه چقدر سوءاستفاده شد از این قانون و چه اشخاصى با چه وسایلى و چند قسمتى به دادگاهها مراجعه كردند و یك قسمت احكامش را به عناوین مختلف صادر كردند اگر فرض حقى براى كسى بود در این مدت به دادگاه مراجعه كرده و حقش را استرداد كرده و اگر هم فرض كنیم یك حقى و ادعایى براى یك كسى باقى باشد آن هم در جریان دادرسى است از این وضع مستثنى شدهاست یعنى آن هم جزء این قسمت واگذارى نیست نباید این را كه هر چقدر شبهه را قوى بگیریم اعلیحضرت فقید یك قسمت این املاك كه خریدهاند و یك پولى كه در مقابل این املاك پرداختهاند و آنچه كه باقى هست آنها است كه در مقابل او هیچ شبههاى نبوده و نتوانستهاند یا مستقیم و یا غیرمستقیم یا از آن طرق و اسباب كارى كه داشتهاند راجع به آن قسمت اظهار نظرى كنند. آقایان توجه بكنند و هر یك اعتراضى دارند در مورد خودش بگویند نسبت به فلان مورد (مكى- اجازه بدهید تا عرض كنم) بله بله بگویید نسبت به مواردش بگویید تا بشود نسبت به مواردش دفاع كرد بنابراین این لایحه با این منظورى كه تنظیم شده آن هم به منظورى كه تازه این املاك را آمدهاند اعلیحضرت همایونى وقف بكنند و آن را هم سازمان شاهنشاهى اداره كند سازمان خدمات شاهنشاهى بنده بدون رودربایستى اینجا میگویم چون بنده شخصى هستم كه در حوزه انتخابیهام استفاده كردهام (دكتر طبا- همه كردهاند.) نوبران یك جایى است كه در سال یك قرص كنینى باور بفرمایید اصلاً دوا و طبیب و پزشك هیچ در آن صفحه پیدا نشده آلان مدت ۱۸ ماه است آنجا یك درمانگاه پیدا شده بنده مىبینم یك دكتر آلمانى هم دارد و از همین مؤسسه آلان سه چهار هزار تومان دارند ماهى آنجا خرج میكنند میبایستى كه ما بیش از این حقگذار باشیم و نسبت به یك چنین موارد باید بیشتر شكر گذاشت اگر ما یك مؤسسات عامالمنفعه داشته باشیم به نظر بنده اگر هزار تومان بگیرند پانصد تومانش را بخورند لااقل پانصد تومانش را خرج مردم بكنند باز هم صحیح است و بجا است و بیمورد است براى این كه لااقل نصفش را مردم استفاده كردهاند. ثلثش را مردم استفاده كردهاند (دكتر طبا- در سازمان همهاش را مردم استفاده میكنند) حالا بنده عرض كردم، حرف این بود كه در هر موردى باشد حالا سازمان شاهنشاهى گذشته از این كه در تحت ریاست شخص اعلیحضرت همایونى است كه همه چیزشان را فداى رفاهیت و آسایش عمومى كرده و میكنند. عدهاى كه در سازمان مشغول هستند هم از اشخاص برجسته و یك قسمت یك عدهاى هم از نمایندگان محترم مجلس شورای ملى است كه از اشخاصى هستند كه در اطراف آنها كسى نمیتواند ایراد و اعتراضى بكند. به نظر بنده هیچ ایراد و اشكالى بر این قانون وارد نیست و بنده معتقدم اگر آقایان ایراد و اعتراضى دارند صریحاً نسبت به فلان موضوع و فلان موضوع بگویند (مكى- اجازه بدهید ما میگوییم) و این املاكى كه الان میگویند مال اشخاص است بگویند به صرف گفتن این كه مال اشخاص است نمیشود اگر اشخاصى یك چنین حقی نسبت به این املاك داشتهاند تا به حال به دادگاه مراجعه كرده بودند ولى تا به حال كسى به این املاک حقى نداشته است و تا به حال هم مراجعه نكردهاند. (مكى: آنها نبودهاند كشته شدهاند).
● رئیس- رأى گرفته میشود به پیشنهاد آقاى دكتر طبا آقایانى كه موافقند قیام كنند (اكثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهادات قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد).
ریاست محترم مجلس شورای ملى پیشنهاد مینمایم كه تبصره ذیل به ماده واحده املاك واگذارى اضافه شود. لاهوتى:
تبصره- املاكى را كه اشخاص در مقابل بدهى خود و یا مورث آنان به موجب سند رسمى به دیگرى و یا مؤسسهیى به نحوى از انحاء برگذار نموده و سپس به اعلیحضرت فقید منتقل شده باشد مشمول املاك واگذارى نبوده و از این تاریخ این قبیل دعاوى در دادگاههاى املاك واگذارى بلااثر و اگر مدعى راه قانونى دیگرى براى اقامه دعوى داشته باشد میتواند به دادگاه عمومى مراجعه نماید.
● رئیس- آقاى لاهوتى.
● لاهوتى- آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملى در حدود دو سال است كه بنده به سمت نمایندگى مشغول انجام وظیفه هستم این اولین دفعهای است كه پشت این تریبون آمدهام و میخواهم یك مطالبى را به عرض مجلس برسانم با این كه هزاران مطلب و تقاضا از طرف اهالى حوزه انتخابیه اینجانب به اینجانب مراجعه شده و تمام اینها مربوط به وزارتخانههاى این كشور بوده و باسابقهیى كه در استخدام دولت داشته و دارم براى انجام آن كارها به مقامات مربوطه مراجعه و اعم از این كه نسبت بآن مطالب ترتیب اثر داده یا ندادند مقتضى ندیدم به اظهار آن مطالب وقت مجلس را بگیرم روى آن فلسفه و فكر شاید در نظر نمایندگان محترم و عموم ملت ایران یك نماینده ساكت و محجوب به شمار رفتهام و این عمل هم براى بنده گوارا بود زیرا وظیفه نمایندگى خود نمیدانستم براى ابراز مطالب خصوصى كه هر یك مرجع خاصى دارد وقت مجلس را بگیرم ولى در این موقع به عرض میرسانم مرحوم رضاشاه كبیر یك شخص نابغهیى بود و اگر بخواهیم خدمات او را احصاء كنیم هم وقت كافى نیست و هم توضیح واضحات است و تمام نمایندگان محترم و تمام ملت ایران میدانند كه ایشان چه خدماتى در این مملكت كردهاند و چه حقى به گردن ملت ایران دارند من نمیخواهم در این قسمت هم وارد بشوم شاید بعضیها خیال بكنند كه من تملقگویى میكنم از این جهت مطالب را باز كوتاه میكنم ولى یك موضوعى است كه موجب شده یعنى براى بنده وظیفه است كه هر وقتى كه ببینم شئون یك خدمتگذار بزرگى را میخواهند مورد ملعبه قرار دهند آن وقت بنده نمیتوانم خوددارى كنم و بدون اختیار بنده وظیفه خودم را انجام میدهم هیچ وقت بنده فراموش نمیكنم در قزوین كه در زمان زمامدارى آقاى صدرالاشراف بود بنده مأمور قزوین بودم آن متجاسرین و همدستان متجاسرین آن موقع قدرت داشتند و تمام شئون و نفوذ قزوین در دست آنها بود و ابداً كسى جرأت نداشت در مقابل آنها عرض اندام بكند آنها یك متینگى داشتند و نسبت به اعلیحضرت فقید جسارت كردند و از آن دقیقه با تمام مخاطرهاى كه بود بنده قیام كردم و با عموم رفقا خدماتى كردم آن را هم نمیخواهم اینجا صحبت كنم شاید اینجا حمل بر خودستایى بشود مخصوصاً یادم نبود و یك جمله كوچكى را هم در موقع مجلس مؤسسان بعضىها نسبت ببنده یك چیزهایى گفتند كه فلانى نسبت به قوام السلطنه ابراز نموده است گفتم والله من قوامالسلطنه را نسبت به عملیاتى كه وارد بودم بزرگترین خدمتگذار خاندان سلطنتى پهلوى و مملكت ایران میدانم و تاكنون هم خلاف آن براى بنده ثابت نشدهاست و الّا ما در اینجا قسم خوردهایم كه نسبت به مملكت و نسبت به خدمتگذاران مملكت خدمت كنیم بنده بنوبه خود خوددارى نمیكنم و غیر این هم عرض نمیكنم و اما حالا كه آمدهام مزاحم شدهام این است كه این قانون املاك واگذارى كه گذشت براى این نبود كه املاك حقه شاه را هم بدهند به مردم بلكه براى این بود كه عدهیى از مأمورین املاك كه ابداً روح شاه فقید خبر نداشت نسبت به یك عده بیچارگان شاید تعدى كرده بودند و آن موقع هم یك عمالى بودند و شاید به نظر بنده خائن بودند و نگذاشتند عرایض خودشان را به عرض پادشاه خودشان برساند روى این اصل املاك یك عده خرده مالك و افراد كوچكى تصرف شده باشد ولى یك املاكى كه مال خودشان هست الان نسبت به این پیشنهادى كه كردم اینجا مدارك هست مداركى است كه در حدود ۶۰۰ پارچه آبادى از بابت قروض مرحوم سپهسالار به بانك واگذار شد بانك هم تقاضاى ثبت كرد، بعداً آمدند آن را منتقل كردند با سند رسمى به اعلیحضرت فقید. آیا سزاوار است یعنى باید این مطلب پوشیده بماند كه این اشخاصى كه الان چشم طمع دوختهاند براى بردن این املاك بیایند خودشان را مظلوم قلمداد بكنند و این املاك را ببرند؟ بنده دیگر بیشتر وارد نمیشوم اگر لازم باشد این هم یك اعلامیهیى است در آن موقع بانك صادر كرده میخوانم در تعقیب اعلان وزارت جلیله مالیه مورخه مرداد ۱۳۰۹ كه در جراید مهم تهران انتشار یافته بار دیگر به اطلاع عموم در مركز و ولایات و محاضر شرع و محاكم قضایى و ادارات اجراء عدلیه میرساند كه كلیه املاك مرحوم محمدولیخان خلعتبرى سپهسالار اعظم در شهر تهران و شمیران و حومه طهران و قزوین و گیلان و طوالش و استراباد و مازندران و محال ثلاثه تنكابن و كلارستاق و سیارستاق و عراق و قم و راهجرد و زرند و گروس در زمان حیات خود آن مرحوم به رهن به بانك ایران واگذار و مستقر گردیده و در توقیف دولت است كه یك قسمت آن اخیراً به انتقال قطعى به بانك ایران و دولت منتقل و در شرف اتمام و بقیه براى اجراى شرایط در رهن و توقیف باقى است و به قسمی كه در اعلان وزارت جلیله مالیه اشاره شده قبل از اعلان رسمى در بانك رهن و رفع توقیف هر معامله و نقل و انتقالى كه خود مرحوم خلعتبرى پس از تاریخ واگذارى املاك به رهن نموده باشد یا ورثه آن مرحوم از املاك فوقالذكره مقام توقیف برآید و تأمین مدعا به قرار دهد از درجه اعتبار ساقط خواهد بود.
عرض كنم این هم یك سندى است كه تصفیه محاسبه در زمان وزارت دارایى جناب آقاى تقىزاده كه اینجا رسیدگى شده و حساب آن پرداخت شده و آن هم چون مفصل است بنده نمیخوانم آن را و اگر مقبضى باشد در موقعش به عرض میرسانم كه یك همچو اسنادى است و در مقابل این اسناد آیا میتوان گفت كه این املاك مشمول استرداد املاك واگذارى است و بنده كه خودم را تقریباً قاضى میدانم ابداً این قسمت املاك را مشمول آن املاك واگذارى نمیدانم ولى معالتأسف همین اشخاص آمدهاند با صورت مظلومى در كریدور وزارت دادگسترى در جلو دادگاهها خودشان را مظلوم قلمداد میكنند و میگویند اى امان مال ما را بردهاند آیا سزاوار هست كه یك همچو وضعیتى در مقابل یك همچو پادشاهى كه امروز همه مفاخر ما در نتیجه زحمات اوست از دكترها گرفته از مهندسین گرفته از طبقه روشنفكر كه امروز افتخار ملت ایران است همه در نتیجه افكار خوب مرحوم رضا شاه كبیر است و همچنین این قسمت آبادیها و عمران و این جادهها و راهآهن آنها را بعد از شهریور ۳۲۰ دولتها نتوانستند حفظ بكنند معذلك بیاییم نسبت به این شخص این جور بكنیم، به نظر بنده سزاوار نبوده كه نسبت به تمام املاك بگوییم كه تمام املاك مرحوم رضا شاه غصب بوده و هر شخصى هم شاید نسبت به آن ادعا كند (اردلان- حالا چكار باید كرد؟) بنده پیشنهادى كردهام این املاك بخصوص آن املاك مخصوص كه مطابق این اسناد ملك طلق رضا شاه بوده است و شامل آن استرداد املاك واگذارى نبوده آنهایى كه با اشتباه كارى و حقهبازى آمدهاند عرضحالى دادهاند آن عرضحال كان لم یكن و اگر حقى براى خودشان قائل هستند بروند در محاكم عادى حق خودشانرا طرح كند (یمین اسفندیارى- صحیح است بنده هم چنین پیشنهادى كردهام) بنده دیگر عرضى ندارم و اگر لازم شد توضیحاتى بعد خواهم داد.
● وزیر دارایى- این اشارهاى كه آقاى لاهوتى فرمودند خوب شد بنده را یادآورى شد- اشارهاى هم آقاى مكى فرمودند و بنده جوابى ندادم ایشان اشارهاى فرمودند به خالصهجات و املاك محمدولى خان سپهسالار املاك ورثه مرحوم محمدولى خان سپهسالار مطابق صورتهایى كه بنده دارم این املاك دو قسمت بود یك قسمت املاكى است كه همان طوری كه گفتند محمدولیخان سپهسالار حسابى با وزارت مالیه داشتند از جهت دیونى كه داشت تا چند سال مالیات این را حساب كردند باغ فردوس تهران و املاك مازندران آنها تمام به بانك كشاورزى منتقل شد و اعلیحضرت فقید از بانك كشاورزى خرید یعنى خلاصه اگر دعاوى هم داشته باشند ورثه مرحوم سپهسالار، مربوط به بانك كشاورزى است و باید بروند نسبت به بانك كشاورزى اقامه دعوى كنند و این هم جریانش را اگر آقایان مسبوق باشند رفتهاند اقامه دعوى كردهاند و محكوم هم شدهاند. حال اگر بخواهند باید دوباره بروند و عرضحال بدهند كه در تجدید نظر تكلیفش معلوم شود ولى این املاك یك املاك تعویضى نبوده است كه از ورثه سپهسالار به اعلیحضرت فقید داده شده باشد بلكه املاكى بوده است كه بانك كشاورزى به اعلیحضرت فقید فروخته است راجع به املاك واگذارى هم كه آقاى مكى اشاره كردند این هم تصور نشود كه در ظرف این مدت خالصه را اعلیحضرت از ما مفت گرفتهاند این طور نبوده است همان طور كه املاك دیگر را خریدهاند اعلیحضرت فقید املاك خالصه مازندران را هم دولت فروخته به ایشان چون این طور كه اشاره كردند آقاى مكى اگر این املاك برگردد عوض و معوض هر دو برگشته در صورتی كه اینطور نیست و بنده صریحاً میگویم كه تمام آن خالصهجاتى كه هست و مطابق صورت و قبالههاییكه هست تمام این املاك خالصه را عیناً پول دادهاند و قباله گرفتهاند پس راجع به این قسمت هم براى آقایان سوءتفاهمى نشود یك قسمت دیگر هم از املاك تنكابن است كه خود امیر اسعد و قیم امیر اسعد در زمانیكه امیر اسعد محجور بودند خود ایشان، بعد هم ورثه امیراسعد تعویض كردند بعد هم آن را فروختند صحبت املاك تعویضى و اینها نیست آن قسمت ورثه امیراسعد املاك تنكابن را هم خودشان فروختهاند و آن وقت بانك كشاورزى فروخته است به اعلیحضرت ارتباطى به تعویض ندارد و اگر حقى دارند باید بانك كشاورزى طرف شوند پس مربوط به املاك واگذارى نیست
● سزاوار- آقاى رئیس اجازه بفرمایید دو مرتبه قرائت شود (پیشنهاد آقاى لاهوتى مجدداً به شرح سابق قرائت شد)
● رئیس- آقاى سزاوار.
● سزاوار- به نظر بنده در موقع طرح قانون یا وضع یك قانونى اگر هر كس یك نظر خاصى یا مورد ابتلایى دارد این را پا شود در آن قانون وارد كند كه ارتباطى با آن ندارد! اینجا ما یك مادهاى آوردهایم ماده واحده كه بقایاى املاكى كه متعلق به اعلیحضرت فقید بوده اینها را مجدداً واگذار میكنیم باعلیحضرت همایون شاهنشاهى فعلى بعداً ایشان وقف میكنند و به آن صورتى كه در این قانون نوشته شدهاست كه این پیشنهادى كه آقاى لاهوتى كردند هیچ ارتباطى با این موضوع ندارد مضافاً به این كه این در قانون یك حكم خاصى دارد كه اكر یك كسى آمد كه ملكش را خودش یا مورثش را به دیگرى فروخت بعد رفت جاى دیگر معامله كرد این در حكم جعل اسناد دولتى است هم كیفر دارد هم اگر میخواهید راهى براى این باز كنید به نظر بنده اینجا جایش نیست و ارتباطى ندارد.
● امیرتیمور- اجازه میفرمایید آقا…؟ بنده مخبر كمیسیون دارایى هستم.
● رئیس- بفرمایید.
● امیرتیمور- در بیاناتى كه نماینده محترم آقاى لاهوتى اظهار كردند بنده هم در حسن نیت ایشان هیچ تردیدى نداشتم در تمام مدتى هم كه در دوره ۱۰ در مجلس شوراى ملى انجام وظیفه كردهاند جلب احترام كردهاند و همه هم نسبت به ایشان كمال احترام را دارند ولى راجع به موضوع پیشنهادى كه كرده اند این پیشنهاد به هیچوجه ربطى به لایحه امروز ندارد مضافاً به این كه مجلس شوراى ملى هیچوقت در مقام قضاوت نیست، این مربوط به كار محكمه است و باید محكمه تشخیص بدهد كه فلان مورد عرضحال را بپذیرد یا نپذیرد و اگر مجلس شوراى ملى بر فرض بخواهد در یك چنین مسئلهاى اظهار نظر بكند این بر خلاف عدالت است مجلس شوراى ملى كه نمی تواند قضاوت كند قضاوت در موقعى میشود كه متداعیین یعنى طرفین دعوا باید در محكمه باشند و اظهارات هر دو طرف شنیده شود نه این كه تنها به قاضى بروند این پیشنهاد اگر اینجا قبول شود حكم تنها به قاضى رفتن است این است كه بنده خواستم با اطمینانى كه به محاكم قضایى باید باشد از نماینده محترم تمنى كنم پیشنهاد خودشان را مسترد بفرمایند البته در موقع رسیدگى در محاكم قضایى حقگذارى خواهد شد.
● رئیس- آقاى لاهوتى میخواهید توضیح بدهید یا پس بگیرید؟
● لاهوتى- دو كلمه عرض مختصرى دارم
● رئیس- دیگر توضیحى ندارد خیال كردم براى پس گرفتن بلند شدهاید رأى گرفته میشود به پیشنهاد آقاى لاهوتى آقایانى كه موافقند قیام كنند (عدهاى برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد دیگرى قرائت شود (به شرح زیر قرائت شد) ریاست محترم مجلس شوراى ملى پیشنهاد میكنم شرح زیر به عنوان تبصره به لایحه املاك واگذارى اضافه شود:
تبصره- خورده مالكینى كه املاك یا مراتع آنها كمتر از ۱۰ هزار ریال باعلیحضرت فقید فروخته شده و یا از طرف مأمورین غصباً تصرف شده و یا جزء املاكى است كه اشخاصى بعد از شهریور ۲۰ تصرف كرده وصول بهره آنها موقوفالمطالبه میباشد و صاحبان آنها دادخواست ندادهاند میتواند پس از تصویب این قانون شكایتنامهاى به پیوست مدارك خود به وزارت دربار شاهنشاهى یا سازمان شاهنشاهى تقدیم دارند كمیسیونى كه مركب از سه نفر از طرف اعلیحضرت همایونى تعیین میشوند در ظرف سه ماه به شكایت و مالكیت اشخاص مزبور رسیدگى نموده و در صورت حقانیت آنها املاك یا مراتع را مسترد میدارند- عباس اسلامى.
رئیس- آقاى اسلامى.
اسلامى- این موضوع كمال اهمیت را دارا است بنده از آقایان استدعا میكنم ۵ دقیقه به توضیحات بنده گوش بدهند بعد هر نوع قضاوتى كه میفرمایند مجرى دارند بنده این پیشنهاد را از نظر كمال علاقه كه به شخص شخیص اعلیحضرت همایونى و این مملكت داشتم كردم براى این كه این پیشنهاد به صلاح مملكت و شخص اعلیحضرت همایونى است بنده مخالف هستم این املاك به این ترتیبى كه پیشنهاد شده عملى شود حتى بعضى از املاكى بود كه متعلق به شخص اعلیحضرت فعلى ولایتعهد وقت بوده و به اسم ایشان خریدارى شده با مبالغ خیلى حسابى كه خود اعلیحضرت همایونى متوجه نبودند ۶ سال اداره املاك تصرف كرده بودند و بنده این قسمت را عرض كردم و اخیراً تحویل و تحول شدهاست پس بنابراین اعلیحضرت همایونى هیچ نظر شخصى ندارند چنان كه عرض كردم حتى اطلاع نداشتند كه ایشان یك همچو ملكى دارند و هیچ مربوط به املاك واگذارى نبوده، حتى قبل از این كه اعلیحضرت فقید اعلیحضرت بشوند متعلق به ایشان بوده و واگذار كرده بودند به اعلیحضرت فعلى با این مقدمه بنده مخالفتى ندارم ولى چون اعلیحضرت همایون همه آقایان تصدیق میفرمایند كه نسبت به عموم افراد مملكت و ملت رئوف و مهربان هستند و مخصوصاً در همه بیاناتى كه میفرمایند نسبت به طبقه ضعیف و كارگر مخصوصاً یك توجه مخصوصى مبذول میدارند بنده این پیشنهاد را از این نظر كردم كه منویات خیرخواهانه ایشان عملاً صورت خارجى پیدا بكند عرض كنم بنده براى این كه این املاك نقل و انتقال شده بنده عرض كنم در دو كلمه كه یك عده املاك مال كسانى بود كه رفتند ملك خود را فروختند منتهى چون كم فروخته بودند رفتند عرض حال دادند مسترد شدهاست یا این كه آلان در دادگاه مطرح است.
یك قسمت املاكى بوده كه خالصهجات مسلم بوده یك كمپانیها، باندها و قضاوتى درباره آنها خواهد كرد. یك املاكى بود یك ۶ دانگى اینجا بود یك ۶ دانگى هم آنجا بوده و بین آن دو تا ۱۰ جریب زمین ۵ جریب زمینى كه ۱۰۰ تومان ۲۰۰ تومان بیشتر نمیارزید مأمورین املاك اینها را غصباً متصرف شدند براى این كه املاك اختصاصى به هم مربوط باشد وقتى كه آن به قانون تصویب شد وزارت دارایى بخشنامه كرده به مازندران به آنجاهایی كه املاك بوده كه املاكی كه از هزار تومان كمتر بوده شما دخالت نكنید بهره مالكانه هم وصول نكنید به عنوان موقوفالمطالبه این یك تیتر و عنوانى است كه وزارت دارایى هم میداند یعنى بهره مالكانه هم در این مدت از آنها نگرفتهاند این بیچارهها یعنى دهاتیها نه گردن كلفتها وقتى كه متصرف شدند دیگر دادخواست ندادند یعنى فكر عرض حال را هم نكردهاند حالا بنده نگرانم كه نكند وقتى اداره سازمان شاهنشاهى كه در كمال خیرخواهى است و نمیخواهد به مردم خدمت كند از این طرف مأمورین آنجا، چون تمام این بدبختیها از مأمورین است كه بد عمل میكنند اینها است كه اینها فردا مزاحم مردم شوند یك عده دیگر مردمى كه اینجا خورده مالك هستند كه ۱۰۰ تومان ۲۰۰ تومان ۵۰۰ تومان تا ۱۰۰۰ تومان فروختند املاكشان را به اعلیحضرت فقید اینها اشخاص محتاجى هستند ولى عدهشان زیاد است و اعلیحضرت همایونى علاقه مخصوص دارند كه به آنها تعدى نشود اینها اصلاً عرضحال ندادهاند بنده پیشنهاد كردم كه نسبت به این قبیل اشخاص خورده مالك جزیى یك كمیسیونى در وزارت دربار تشكیل شود و به دادگاه و دادگسترى احاله نشود و از اشخاصی كه لازم است یك كمیسیونى تشكیل شود و هر كه شكایتى دارد بفرستد آن كمیسیون تا سازمان خدمات شاهنشاهى رسیدگى كند و ببیند مالك است بگویند تا این یك جریب مال تو و به دستانداز و گرفتاریهاى دادگاه نیندازند بنده خیال میكنم كه اعلیحضرت با این پیشنهادى كه كردهام موافق باشند استدعا می كنم كه آقاى وزیر دارایى هم و همچنین آقایان نسبت به این موضوع رأى بدهند و اگر هم رأى نمیدهند لااقل آن اشخاص گردن كلفتى كه آمدند آنجا خالصهجات را بردند و خوردند یك فكرى بكنید.
● رئیس- آقاى رفیع.
● حاج آقا رضا رفیع- اطلاعات بنده راجع به املاك شاید بیشتر از آقایان باشد براى این كه در زمان شاه فقید وقتى كه تظلمات مفصلى به بنده میشد من هم همیشه به عرض ایشان میرساندم، بنده با این وضعیت موافقم داده بشود به دست اعلیحضرت همایونى به ترتیبى كه وقف كنند براى خاطر این كه هیچ دادرسى در مالیه، در دادگسترى در این مدت نبوده همین طور كه ایشان اشاره كردند نسبت به اشخاص ضعیف بىاندازه ظلم شد و در آن وقت هم نرسیدند و حالا هم نمیرسند بنده موافقم كه رأى داده بشود این املاك داده بشود به دست اعلیحضرت همایونى براى این كه فقط به مجرد این كه به ایشان فرض شود فوراً خواهند داد این كه من موافقت كردم به این جهت بود كه باشخاص ضعیف یك كمكى شده باشد شما هم موافقت كنید آقا قبول نكند بنده یقین دارم به مجرد این كه اشخاص صورتش داد شد كه حسن على جعفر و اشخاص معینى تظلم كردند یعنى اظهار كردند توجه خواهد فرمود فقط راجع به چیزى اگر میخواهید بفرمایید راجع بآن اشخاصى كه بىجهت آمدند و گردن كلفتى كردند كه در مملكت آنچه را كه نباید بكنند كردند براى آنها دلسوزى نكنند (صحیح است) راجع به اشخاص ضعیف بنده خودم ضمانت میدهم براى شما كه هر كدام از آنهایى كه حق داشته باشد داده بشود این یك مسئلهای است راجع به سازمان، راجع به شخص اعلیحضرت همایونى راجع به والاحضرت اشرف هیچ كس انكار ندارد كه اگر یك اشخاصى به نام سازمان شاهنشاهى خودشان را بخواهند داخل سازمان بكنند و یك عملیاتى بكنند مربوط به سازمان نیست مربوط به خود آنهاست آنها بدنام هستند، آن اشخاص تقوى پیدا بكنند همه مردم همان اعتقادى را كه به رئیسشان دارند به آنها هم داشت.
● رئیس- آقاى امیرتیمور بفرمایید.
● اسلامى- بنده با دو كلمه عرض میخواهم پس بگیریم.
● رئیس- بفرمایید.
● اسلامى- بنده چون كمال اطمینان و اعتقاد را به فرمایشات آقاى رفیع دارم و میدانم كه ایشان تنها كسى بودند كه همیشه به نام خیرخواهى حقایق را به عرض اعلیحضرت فقید و فعلاً هم به عرض اعلیحضرت همایونى میرسانند بنده استدعا دارم همان طور كه ایشان فرمودند شخصاً توجه بفرمایند راجع به خورده مالكین بنده پیشنهادم را مسترد میدارم.
● رئیس- پیشنهاد دیگر آقاى اسلامى قرائت میشود. (به شرح ذیل قرائت شد) ریاست محترم مجلس شورای ملى پیشنهاد میكنم شرح زیر به عنوان تبصره به لایحه املاك واگذارى اضافه شود.
براى جلوگیرى از خرابى و از بین رفتن خانههاى روستایى پس از تصویب این قانون كمیسیونى مركب از ۳ نفر كه به انتخاب وزارت دربار شاهنشاهى تعیین میشوند به مالكیت خانههاى روستایى مزبور رسیدگى نموده و پس از رسیدگى طبق روح قانون املاك واگذارى سابق آنان را به روستاییهاى مزبور واگذار مینمایند.
● رئیس- آقاى اسلامى به این پیشنهاد رأى گرفته نمیشود. بفرمایید
● اسلامى- عرض كنم آقایان بابلسر تشریف بردهاند ملاحظه فرمودهاند دو تا اطاق است كه قدیمى بوده بعد دود تا پلاژ یا بیشتر ایجاد شد، بعد كه پلاژ دم دریا ساخته شد جادههاى جدیدى احداث شد آن خانهها را خراب كرد اداره املاك از آن مصالح خانههایى ساخت و تحوبل روستاییان داد راجع به خانههاى روستایى در قانون ۲۱ و ۲۲ در آنجا مخصوصاً متذكر شدهاست كه اینها مال روستاییان است منتهى وزارت دارایى توجه نكرده چون مشمول هم آن موضوع میشود بنده استرداد میكنم ولى مطابق روح آن قانون به این روستاییها باید داده بشود به اشخاصى كه سابقاً در آنجا منزل داشتهاند داده شود نه دولت خودش تعمیر میكند و نه به اشخاص واگذار میكند كه آنها خودشان تعمیر كنند.