بیانیه مجامع اسلامی ایرانیان به مناسبت گرامیداشت روز جهانی زن

Mar 8th, 2015 | اطلاعیه ها

  

روز 8 مارس روز جهانی زن نماد همبستگی زنان جهان برای رسیدن به صلح و آزادی و پیشرفت اجتماعی و تلاش برای دستیابی به برابری حقوقی زن و مرد در جوامع مختلف است.

خشونتها ونابرابرهای حقوقی اعم از تبعیض و خشونتهای دولتی و خانگی و اجتماعی که برزنان به مثابه نیمی از مردم جهان چه در نظامهای استبدادی مرتجع و چه در اجتماعات “مدرن” راست و چپ و چه در نظامهای به اصطلاح دموکراتیک اعمال می شود، نه تنها کاسته نشده است بلکه بنا بر آمار سازمان ملل افزایش نیز یافته اند.

ما، در جهانی زندگی می کنیم که: بنا بر آمارسازمان ملل ۷۰ درصد از زنان در جهان خشونت را تجربه کرده‌اند. این آمار نشان می دهد از هر ۱۰ زن، هفت نفر در طول عمر خود خشونت فیزیکی یا جنسی را تجربه می‌کنند. کنگو بعنوان پایتخت تجاوز به زنان در سطح جهان شناخته می شود. هر ساله ده هزار زن در روسیه توسط همسران فعلی و یا سابق   شان به قتل می رسند. در آمریکا هر پانزده ثانیه زنی توسط همسر فعلی و یا سابق و یا دوست پسرش مورد ضرب و شتم قرار می گیرد. بیش از نود در صد زنان در پاکستان مورد خشونت خانگی قرار می گیرند. در زامبیا هر هفته پنج زن توسط همسر و یا اعضای مذکر خانواده به قتل می رسند. در آفریقای جنوبی روزانه صد و چهل و هفت زن مورد تجاوز قرار می گیرند. دویست هزار زن بنگلادشی برده سکس در پاکستان هستند. در هند سالانه بیش از پنج هزار عروس بخاطر جهیزیه به قتل می رسند. در انگلستان حداقل سالیانه به هشتاد هزار زن تجاوز می شود. هر ساله بین پنج تا شش هزار دختر بچه و زن نپالی برای تجارت سکس به هند برده می شوند. نیم میلیون زن تکزاسی مورد خشونت خانگی قرار می گیرند. نود و هشت درصد از مردان بنگلادشی معتقدند که برای مرد بودن باید با زنان خشن برخورد کرد. بیش از60 در صد از زنان ایرانی (حتی بنا بر آمار رسمی دولتی )مورد خشونت خانگی قرار می گیرند. هر ساله سی صد هزار زن در انگلستان مورد آزار جنسی قرار می گیرند. هر ساله بیش از 700 هزار زن در امریکا مورد تجاوز قرار میگیرند و شش هزار زن در آمریکا در خانه خودشان نه بوسیله غریبه بلکه بوسیله مردی که “عاشق” اوست کشته می شوند. بگزارش مجله اشپیگل در 28کشور عضو اتحادیه اروپا از هر 3 زن (یعنی حدود 33 درصد )از سن 15 سالگی خشونت جنسی و جسمی را تجربه کرده است که سالانه 61.3 میلیون نفر از زنان بین سن 18 تا 74 سال کشورهای عضو اتحادیه اروپا را شامل می شود.

خشونت و ستم و تبعیضاتی که بر زنان چه در سطح جهانی و چه ملی ، خصوصی و یا چهاردیواری منزل روا میرود از نگرش و ذهنیتی ناشی می شود که زنان را با مردان در حقوق برابر و مساوی ندانسته و زنان را انسان درجه دو تلقی می کنند.زنان ایرانی نیزبا معضلات و مشکلات روز افزون حقوقی و اجتماعی و خانوادگی و سنتی و دولتی دست به گریبانند .در این میان دولت که بایستی با وضع قوانین متناسب با حقوق بشر از شدت نابرابری ها بکاهد، خود بطور سیستماتیک به این نابرابری ها نه تنها دامن میزند بلکه به آنها وجه “قانونی ” نیز بخشیده است.

نظام ولایت فقیه باوضع قوانین ضد انسانی و خصوصا ضد زن در “قانون” اساسی و “قانون “مدنی و قانون” کار و یا ” قانون مجازات” و …که همگی بر محتوای زور و تبعیض خصوصا علیه زنان شکل گرفته اند ،قصد انقیاد زنان ایران را دنبال میکند.

نقض حقوق زنان در زمینه حقوق خانواده اعم ازسلب حق طلاق وحضانت فرزند وحق بر بدن خود وحق انتخاب شریک زندگی و همچنین قوانین نابرابر جنسیتی در مراکز آموزشی از قبیل تفکیک جنسیتی کلاسها ، محرومیت از تحصیل در رشته های مورد علاقه ومحرومیت از کارهای تخصصی و اعمال حجاب اجباری به زنان حتی در محیطهای آموزشی که دارای معلم و یا استاد زن می باشند و نیزقوانین نابرابر در محل کار و نوع کار و حرفه و حق انتخاب آن و دستمز نابرابر در ازای کار برابر، محرومیتهای اجتماعی از قبیل نداشتن حق آزادی مسافرت و انتخاب محل سکونت،نداشتن حق آزادی پوشش دلخواه و زیستن درترس مداوم از نیروهای سرکوب گر خیابانی و اسید پاشی و وحشت مداوم از زندان و آزار و شکنجه و تجاوز ، و حتی ممنوعیت از مشارکت در بسیاری از رشته های ورزشی و نداشتن حق ورود به ورزشگاهها برای تماشای مسابقات و بالاخره محرومیت از مشارکت سیاسی در حوزه های تصمیم گیری های کلان ومحرومیت از حق انتخاب بعنوان ریاست جمهوری و قضاوت و…همه اشکال مختلف فشار و تبعیضی است که بر زنان میهن ما ایران روا میرود.

 

آمارهای دهشتناک حتی رسمی در نظام ولایت فقیه که نشانگر فقر مادی وفرهنگی زنان کشور است از قبیل

٭افزایش دوبرابری تعداد زنان سرپرست خانوار در کشوردر عرض 8 سال گذشته بنحوی که هم اکنون دو میلیون و 500 هزار زن سرپرستی خانوارها را بعهده دارند که حدود 9 هزار نفر ازاین تعداد زیر 20 سال سن دارند.

٭ تایید خروج ۵۲۱ هزار زن از بازارکارتوسط وزارت کار در دولت روحانی

٭به ازای هر ۱۰ هزار نفر زن شاغل تنها ۷۸۶ نفر بیمه هستند.

٭زنان دو سوم مجموعه بی‌سوادان کشور را تشکیل می‌دهند.

٭و این امر که متاسفانه بسیاری از آسیبهای اجتماعی به سمت زنانه شدن در حال حرکت است و افزایش دو برابری آمار زنان معتاد خطری بسیاری جدی محسوب می شود.

٭ همچنین رتبه نازل ایران درگزارش” مجمع جهانی اقتصاد”در سال 2014 که در زمینه وضعیت نابرابری بین زنان و مردان در ۱۴۲ کشور جهان پرداخته است بنا بر آن وضعیت نابرابری در ایران نسبت به سال 2013،هفت پله نزول یافته است و ایران دربخش بهداشت در مقام 89 جهان ، در بخش آموزش رتبه 104 قرار گرفته است بنا بر این گزارش، ایران در دو بخش فرصت های اقتصادی و سیاسی در ردیف پائین ترین جایگاه قرار دارد.

با توجه به این امر که در شاخص توانمندسازی سیاسی نیز از نابرابرترین کشورهای جهان است و در شاخص شکاف جنسیتی، دو کشور ترکیه و عربستان در رتبه بندی بالاتر از ایران قرار گرفته اند.

همه گزارشگر وضعیت نابسامان زیست زنان در ایران می باشد.

هرچند در ابعاد اجتماعی مردان و زنان و کودکان ایرانی از سرکوب و سانسور و نداشتن آزادی های فردی و اجتماعی و خشونت فزاینده به یکسان برخوردارند. اما از آنجا که حتی هر نظام استبدادی و ضد رشد واقف است که آزادی هر جامعه ای در گرو آزادی و تحول و رشد زنان آن جامعه است و زنان ایران بعلت نقش مهمی که در تربیت نیروهای محرکه اجتماعی یعنی نسل حاضر و آینده دارند و این نیروهای محرکه پتانسیل وامکان تغییر در ابعاد سیاسی و اجتماعی را دارا می باشند ، بیش از هر شهروندی مورد ستم و تبعیض حقوقی قرار می گیرند تا قادر به ایفای نقش مهم پرورش و آموزش انسان مسئول و متعهد و آگاه نشوند.

   اما جنبش زنان ایران و تلاش خستگی ناپذیر فعالان زن و حضور خیل فعالان زن در زندانهای رژیم جمهوری اسلامی و نیز حضور موفق زنان در اعتصابات و تظاهرات کارگران و معلمان و طرفداران محیط زیست اخیر و…همه نشانگر بیداری زنان ایران برای ایفای نقش تحول ساز و کنشگر آنان است.

مجامع اسلامی ایرانیان ، ضمن تاکید بر اهمیت محوری اصول آزادی واستقلال و رشد بر میزان عدالت در مبارزه برای بدست آوردن حقوق همه شهروندان ،یاد آور می شود که تلاش نظام ولایت فقیه بر ضربه زدن به ارزشهای انسانی و نیز اخلاق در جامعه و در واقع دین زدایی آنهم با تکیه ظاهری به دین ،جامعه را از حقوق واخلاق به مثابه ملاط همبستگی ملی و انسانی تهی می سازد.نظام استبدادی ولایت فقیه به علت ماهیت ضد رشد خود مانع حیات ملت ما در استقلال و آزادی است .این نظام وظیفه اصلی دین را که خشونت زدایی و تاکید و یادآوری حقوق ذاتی انسانها و برابری انسانها در حقوق و تکیه بر ارزشهای موافق حیات و زندگی است ،در قالب اعمال زور بنام دین و از خودبیگانه کردن دین در ظواهر و خشونت گرایی صرف ،وارونه کرده است و بسیاری از تضییعات حقوقی را بنام دینی کرده است که مردم ایران با تکیه بر آن انقلاب خود را برپا داشتند.

رژیمی که خود بنده زور و خشونت است، از طریق نظریه منحط ولایت فقیه در صدد است فرهنگ بردگی را در ذهن و عمل تک تک زنان و مردان و کودکان نسل کنونی و نسل های بعدی دوام بخشد.وخصوصا زنان را از ایفای نقش معلمی جنبش و نوزائی و تحرک باز بدارد.

از اینرو مجامع اسلامی ایرانیان ضمن گرامیداشت 8 مارس روز جهانی زن و اعلام پشتیبانی خود از مبارزاتِ ، جنبش ها، انجمن ها و فعالیت های اجتماعی زنان ایران در داخل و خارج ازکشور برای آزادی، برابری و رهایی زنان از ستم و بی حقوقی ، یاد آور می شود که جنبش زنان ایران در اهداف و آرمانهایش با تحول دموکراتیک در ایران و استقرار و استمرار مردمسالاری در ایران گره خورده است. رفع تبعیضهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی از زنان در رژیم موجود نه تنها میسر نیست، بلکه نیاز مند وجود یک نظام مردمسالار و حقوقمند است .

مجامع اسلامی ایرانیان

6 مارس 2015

15 اسفند 93

نظر بدهید