نصرالله نجات بخش : نمایش انتخابات مجلس دهم ، پیش در آمد، احزاب نو ظهور

Jan 24th, 2015 | مقالات

Ahzab 

نمایش انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری در اسفند ماه 1394 همزمان با مرحله نخست انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی بر گزار می شود. همانگونه که همه می دانیم در داخل این رژیم دو گروه عمده همواره در طول 35 سال حاکمیت جمهوری اسلامی در قدرت بوده اند : گروهی موسوم به ” اصولگرایان” و گروهی موسوم به ” اصلاح طلبان“.

اما پرسیدنی است که آیا این دو گروه در رقابت سیاسی شهروندان و فرهنگ حزبی با برنامه مشخص بر اریکه قدرت تکیه زده اند و یا “حفظ نظام اوجب واجبات” بوده است؟ بنا به ماهیت عقب ماندگی فطری این رژیم در میان این دو گروه نیز در طول سالهای گذشته انشقاق و شکاف هایی صورت گرفته که توسط ولایت فقیه مهار شده و در جهت تکثر گرائی و نمایش قدرت بکار گرفته شده که این تکثر کاذب گاهی رسانه های غربی را به اشتباه می اندازد و گمان می کنند که ایران دارای سیستم تک حزبی نیست و گویا گروه های مختلفی در ایران در حال فعالیت سیاسی می باشند.

با نزدیک شدن فصل انتخابات مجددأ تمام جناح ها و باندهای حاکمیت در حال تدارکات بازار تبلیغات انتخابات شده اند. عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور دولت روحانی ، در همایش تخصصی معاونین سیاسی امنیتی و اجتماعی استانداری‌های سراسر کشور( 22 دیماه )، با مورد توجه قرار دادن انتخابات سال آینده، گفت:” انتخابات یکی از جلوه‌های تاثیرگذار، مهم و اساسی مشارکت عمومی مردم در تعیین سرنوشت سیاسی کشور و قدرت ملی قلمداد می‌شود و در نظام جمهوری اسلامی ایران همواره انتخابات در کمال آسایش، آزادی برگزار شده و اثر اراده ملت در آن تجلی داشته است و اگر آزادی در انتخابات را به عنوان برکت نظام جمهوری اسلامی ایران بدانیم همین می‌تواند کافی باشد. ”

البته از وزیر کشور دولت اعتدال باید پرسید که انواع و اقسام فیلتر ها و رد صلاحیت ها و مهندسی ها در کدام بخش آزادی انتخاب شهروندان قرار می گیرد ؟ آیا کاندیدا های قبلی برای ریاست جمهوری به جرم اینکه گفته اند تقلب شده است هنوز در حصر و بند نیستند؟ انواع و اقسام توقیف روزنامه ها و زندانی کردن روزنامه نگاران برای تامین آسایش و آزادی شهروندان برای انتخاب است ؟

از سوی دیگر دم خروس دعوا های باندی نیز گاه و بیگاه خودش را نشان می دهد، روز يکشنبه ۲۲ ديماه به گزارش خبرگزاری فارس ، محمدرضا باهنر در اجلاس دبيران استانهای حزب موتلفه اسلامی ، ‌با اشاره به انتخابات مجلس دهم تصريح کرده است: “خطر تغيير جريان در مجلس آينده وجود دارد؛ يخ اصلاح طلبان با آمدن دولت جديد ( دولت روحانی ) ، در حال آب شدن است؛ برخی فتنه گران می‌خواهند فتنه جديدی را به وجود آورند به همين دليل هيچگاه نبايد فتنه ۸۸ و ۹ دی را فراموش کرد“.

با نگاهی مقدماتی به شرایط سیاسی این باند ها و با ذکر این نکته که قطعا در ماههای آینده باز هم می توان شاهد تحولاتی در این زمینه باشیم، نظری به این باند های حکومتی می اندازیم:

1    – بافت فعلی گروه ” اصولگرایان

عمده ترین گروههایی که در این جناح وجود دارند عبارتند از :

الف : حزب موتلفه

ب: جبهه پایداری

ج: باند لاریجانی

د: باند احمدی نژاد

ه : جامعه روحانیت مبارز

در میان این گروه ها، باند ها یی چون باند ستاد نماز جمعه به سرکردگی آخوند ” تقوی” ، عوامل علی اکبر ولایتی در حزب عدالت به سرکردگی پاسدار ” حکیم ” ، انجمن اسلامی مهندسین به سر کردگی ” باهنر ” و باند محسن رضایی و گروهی از پاسداران نیز وجود دارند که یا مجبورند در یکی از 5 باند فوق حل شوند و یا نقش دلال را ایفا می کنند و یا از همان ابتدا به حاشیه رانده می شوند. البته گروهی از پاسدارها نیز در میان گروه های ذکر شده پخش هستند و قطعا در دوره بعدی هم کرسی های مجلس را کاملا ترک نمی کنند. درماههای گذشته رهبران موتلفه دیدارهایی با نمایندگان جبهه پایداری انجام داده اند تا زمینه ائتلاف را بررسی نمایند اما به ظاهر این ملاقات ها بی اثر بوده است. اخیرأ نیز رهبران موتلفه با آخوند تقوی( مسئول ستادهای امامان جمعه کشور ) ملاقات داشته اند و تقوی به آنها گفته که: ” در فعالیت های تشکیلاتی باید زمان شناس باشیم و بدانیم شرایط چگونه است. باید روی جوانان سرمایه گذاری کرد زیرا حزبی که نیروی جوان بیشتری دارد تاثیر گذارتر است و این منافاتی برای استفاده از تجربیات ریش سفیدان ندارد”… تقوی می خواهد بگوید که شما ( حزب موتلفه) حزب پیری هستید و نیروی جوان هم ندارید، موتلفه نیز می داند که تقوی نقش مهمی در بازی آینده خواهد داشت زیرا وی هم مسئول ستادهای امامان جمعه کشور می باشد و می تواند روی آنها تاثیر بگذارد و هم عضو جامعه روحانیت مبارز می باشد و بطور کلی نقش یک دلال را دارد که به بیت خامنه ای هم نزدیک است. اما ادبیاتی که تقوی بکار برده نشان می دهد که رهبران موتلفه نباید روی او شرط بندی کنند. از طرفی نه جامعه روحانیت مبارز و نه موتلفه هیچکدام به دلیل روش و اندیشه های ارتجاعی خود نمی توانند به جذب طیف جوان امیدوار باشند. البته تقریبا در تمام دوره ها اعضای موتلفه و اعضای جامعه روحانیت نمایندگانی را روانه مجلس کرده اند که بیشتر به نظر می آید جنبه ” مهندسی و سفارشی ” داشته است و نه اقبال عمومی.

واقعیت دیگر این است که عملکرد 8 ساله احمدی نژاد بیشترین ضربه را به خود جناح “اصولگرا ” وارد ساخت زیرا وی در 4 سال دوم از ریاست جمهوری اش به هواداران همفکر خود نارو زد. او علنا با خامنه ای مخالفت می کرد و به گفته ” فروزنده ” رییس سابق بنیاد مستضعفان ، هیچ کس به اندازه احمدی نژاد با ولی فقیه مخالف نبود. ظهور احمدی نژاد باعث ایجاد بی اعتمادی در میان اصولگراها شد و انشقاق و شکاف را بیشتر کرد. احمدی نژاد در ظاهر قصد دوری از قدرت را ندارد و اخیرا فعال تر شده ، حالا او یقین پیدا کرده که خامنه ای و اطرافیانش قصد انتقام گیری از وی را ندارند زیرا وی مدارک مهمی از خامنه ای و افرادش در دست دارد. به همین دلیل است که تا امروز هیچکدام از عوامل احمدی نژاد به زندان نرفته اند. حتی ” رحیمی ” معاون اول وی با اینکه حکم زندان دارد اما فعلا آزاد است. برای وی البته تضمینی وجود ندارد و رژیم ممکن است او را قربانی کند ، با این حال فعلا عوامل احمدی نژاد در حاشیه امن بسر می برند. عدم مجازات و دادگاه بابک زنجانی و آزادی سعید مرتضوی با آن سوابق و پرونده ای که هر دو دارند نشان از وحشت زیاد خامنه ای دارد.

می توان حدس زد که منفورترین عناصر در داخل رژیم در “جبهه پایداری” جمع شده اند که گوش به فرمان مصباح یزدی هستند. اینها امروز نفوذ زیادی در مجلس دارند اما چشم انداز روشنی برای مجلس آینده برای اینها متصور نیست. عوامل این جبهه با سپاه نزدیک هستند و ممکن است با دخالت سپاه و با تقلب چند نفر از این افراد به مجلس راه یابند اما بنظر نمی رسد که دیگر قدرت امروز را داشته باشند. البته احتمال نوعی ائتلاف نا نوشته بین عوامل احمدی نژاد با این جبهه وجود دارد اما اعضای اصلی جبهه پایداری از حمایت علنی از احمدی نژاد اجتناب می کنند.

باند ” علی لاریجانی ” می خواهد در مجلس آینده نفوذ خودش را حفظ کند ، خود لاریجانی هم در خیال رسیدن به ریاست جمهوری است. لاریجانی یک زیرکی از خود نشان داده که دیگران در جناح اصولگرا این کار را نکرده اند. او صراحتا نه به رفسنجانی حمله می کند و نه به روحانی یا اصلاح طلبان، او اشتباه قالیباف را نخواهد کرد. قالیباف در یک مقطع زمانی سعی کرد خودش را مدرن و نزدیک به اصلاح طلبان و معتدل نشان دهد اما پس از انتخابات 92 پرده ها کنار رفت و ماهیت واقعی اش برملا شد، او دیگر پشتیبان قابل توجهی در جامعه ندارد. اما لاریجانی قصد دارد که یک حزب تشکیل دهد و اگر بتواند خودش را کنترل کند در آینده طیفی از اصلاح طلبان و عوامل روحانی و رفسنجانی را هم جذب خواهد کرد. لاریجانی از هر راهی استفاده خواهد کرد که دیگر احمدی نژاد وارد صحنه نشود. احتمال ورود و ریاست مجدد او در مجلس قوی می باشد. باندهای تندرو و وابسته به حزب الله هم با وی موافق نیستند و ظاهرا به او اطمینانی ندارند به ویژه آنکه گفته می شد در پایان شب انتخابات 88 او سریعا به میر حسین موسوی تبریک گفته است. لاریجانی حتی در محفلی که ” موسوی خوئینی ها” نیز دعوت بود حاضر شد که عکس حضور وی عناصر حزب اللهی را عصبانی کرده بود. روابط او با رفسنجانی هم تاکنون خوب بوده و علیه وی جبهه گیری نکرده است.

 

2    – بافت فعلی گروه ” اصلاح طلبان

وضعیت در گروه اصلاح طلبان بهتر از رقیب شان است. در واقع اگر در حال حاضر حسن روحانی و عواملش و رفسنجانی را هم در این جبهه قرار دهیم شرایط آنها به این شرح است :

الف : باند مشارکت – مجاهدین انقلاب اسلامی

ب: باند میانه رو و بی خاصیت اصلاح طلب

ج : باند روحانی – رفسنجانی

د : باند اصلاح طلب ” ندای ایرانیان

ه : مجمع روحانیون مبارز

دولت روحانی تاکنون نتوانسته کارنامه موفقیت آمیزی داشته باشد. نقش رفسنجانی هم فقط حمایت از روحانی در برابر مواضع خامنه ای و سپاه بوده است. عوامل دولت البته راحت تر می توانند با بعضی گروه های اصلاح طلب ائتلاف کنند زیرا از تاکتیک سال 92 تجربه خوبی دارند. طیف زیادی از اصلاح طلبان ترجیح می دهند که فعلا در برابر روحانی قرار نگیرند چرا که موفقیت دولت را در این 4 سال برگ برنده ای برای آینده خود ارزیابی می کنند.

بر اساس خبر دریافتی باند مشارکت و مجاهدین انقلاب که همچنان هوادار موسوی و کروبی به حساب می آیند و سالهاست که اجازه فعالیت ندارند. آنهادر صدد تاسیس یک حزب جدید به نام : ” حزب اتحاد ملت ایران اسلامی ” می باشند . البته ظاهرا گروه مشارکت و شخص محمد رضا خاتمی در پشت این جریان قرار دارند و گویا به عوامل خود در استان ها نیز توصیه کرده اند که از پیوستن اعضای مشارکت به گروه ندای ایرانیان جلوگیری نمایند. محمد رضا خاتمی در حال لابی کردن با مقامات وزارت کشور برای اخذ مجوز این حزب است. به نظر می رسد که چنانچه مشارکتی ها به موقع مجوز فعالیت بگیرند و آرام حرکت کنند می توانند با مجمع روحانیون مبارز و باند رفسنجانی – روحانی ائتلاف نمایند. این حرکت به احتمال فراوان زمینه پیروزی آنها را در انتخابات مهیا خواهد کرد.

اما گروه ندای ایرانیان که مجوز فعالیت نیز دارد و در راس آن ” صادق خرازی” می باشد از ابتدا نگاهی مشکوک را به خود جلب کرده است. علت این نگاه مشکوک این است که گفته می شود که خرازی با موافقت خامنه ای این گروه را تاسیس کرده تا تاثیرات فعالیت های پیدا و پنهان اعضای شاخص مشارکت و مجاهدین انقلاب را خنثی کرده و با تابلوی ” اصلاح طلبی ” در راستای برنامه های خامنه ای حرکت کند. خویشاوندی خرازی با خامنه ای نیز باعث ایجاد سوء ظن شده و گویا بخش مهمی از اصلاح طلبان هم با وجود انحلال دو گروه مشارکت و مجاهدین انقلاب راغب به پیوستن به ندای ایرانیان نمی باشند. البته صادق خرازی هم در طول 8 سال ریاست خاتمی هیچگاه در جایگاه یک ” اصلاح طلب ” قابل توجه قرار نگرفت.

بخش دیگری از باندهای اصلاح طلب نیز هستند که باید از آنها به عنوان ” اصلاح طلبان میانه رو و بی خاصیت ” یاد کرد. اینها هنوز هم تعداد اندکی در مجلس دارند و معمولا مورد تایید شورای نگهبان هم قرار می گیرند. اما این باند خنثی هیچگاه نمی تواند برای خودش جایگاه یا پایگاهی در جامعه ایجاد کند. ” مصطفی کواکبیان ” دبیر حزب مردم سالاری یا محمد رضا تایش از جمله این باند بی خاصیت بشمار می روند. اینها اصولا کار سیاسی را حتی در حد بقیه عوامل رژیم هم بلد نیستند و فاقد برنامه و محبوبیت اجتماعی می باشند. به همین دلیل اصولا ائتلاف کردن یا نا دیده گرفتن این باند هیچ تاثیری در معادلات بر جای نمی گذارد.

در جمع بندی نهایی پیش بینی می شود که چنانچه گروه های مشارکت و مجاهدین حتی با نام جدید نتوانند وارد مبارزه شوند ، مجمع روحانیون مبارز و حتی شخص خاتمی نیز نمی توانند سازماندهی تشکیلاتی برای انتخابات داشته باشند و ممکن است خامنه ای تمام اینها را برای انتخابات بایکوت نماید. در این صورت فضا برای گروه ندا باز خواهد شد و اگر یک تاکتیک جدید و فریبکارانه – به رسم تمام انتخابات گذشته – بکار گرفته شود ، بعید نیست که بار دیگر طیفی از جوانان و زنان فریب خورده بازیچه نمایش انتخابات شوند. به این ترتیب رژیم بار دیگر تنور بازی انتخابات خود را گرم خواهد کرد. در پایان لازم می دانم تاکید کنم که تا زمان برگزاری انتخابات احتمالا معادلات درون حکومت دستخوش تغییراتی نیز خواهد شد که می توان در مقطع زمانی خود به بررسی آن توجه نمود.

نظر بدهید