مهران مصطفوی: ترک بر دیوار سانسور سیاست هسته ای

Dec 26th, 2014 | مقالات

mehran mostafavi2013بعد از سالها تلاش برای روشن کردن سیاست هسته ای ایران، در هفته اخیر دو خبر خوب منتشر شد. یکی در سطح وسیع درباره بحثی که در دانشگاه تهران درباره سیاستهای هسته ای برگزار شد و دیگری در سطحی کوچکتر انتشار فیلم 4 دقیقه ای [i] بود که جوانی گمنام و با ذوق درباره سیاست هسته ای تهیه کرده و در آن به مسائل اساسی این موضوع پرداخته شده است. میدانیم که سیاست اتمی ایران سیاستی امنیتی نیز بوده و رژیم از آن بعنوان ابزاری سیاسی استفاده کرده، همیشه در خفا بوده و امکان نقد و بررسی آن وجود نداشته است. بجز چند اعتراض مانند اعتراضی که آقای شیرزاد بدرستی در اوائل بحران هسته ای در داخل ایران کرده بود، مطلبی دیگری درباره این موضوع اظهار نشد. ایشان در 10 اسفند 1385 از جمله گفته بودند:

«اين همه هزينه دادن به خاطر چيست؟ اصلا از ابتدا چه كسي در جريان اين مسايل و اين پروژه ها بود؟ من به شما مي گويم هيچ كدام از مجالس اول تا ششم كه ما بوديم در جريان اين پروژه ها نبودند و هيچ نوع شفافيتي وجود نداشت، آنوقت چگونه انتظار داريد در يك فرايند عقلانيت وجود داشته باشد. مجلس ششم خيلي تحقيق كرد و در نهايت به اينجا رسيديم كه در مورد پروژه هاي هسته اي ايران تنها يك گزارش تخصصي در سازمان انرژي اتمي ايران وجود دارد كه آنهم گزارش يك كارمند ليسانسيه اين سازمان است كه در اين گزارش توليد برق هسته اي توصيه مي شود، در حالي كه در تمام ادله هايي كه در اين گزارش آمده، دستكاري شده است. اين روند اكنون به جايي رسيده است كه اساسا امروز هركارشناسي مي خواهد گزارشي بنويسد و بحثي بكند ناچارا به شعار انرژي هسته اي حق مسلم ماست مي رسد. چرا؟ چون در نهايت در اين مسير به نهادهاي امنيتي مي رسيم و كسي نمي تواند حرفي بزند [ii]». 

 جالب است بدانیم که حدود 4 سال پیش در زمان آقای احمدی نژاد کمیسیونی در مجلس تشکیل شد که درباره راکتور بوشهر بررسی بعمل آورد. اما به غیر از یک مصاحبه از سوی سخنگوی کمیسیون، سخن دیگری از آن کمیسیون شنیده نشد و اصلا معلوم نشد، کار کمیته ویژه کمیسیون انرژی مجلس بکجا رسید. آقای کاتوزیان رئیس این کمیته در مصاحبه ای در 17 فروردین 1390 گفت: «قرار است اين كميته موضوع انتقال سوخت از نيروگاه و به تعويق افتادن توليد برق، هزينه‌های صورت گرفته برای احداث آن و محتوای قراردادها با طرف خارجی را مورد بررسی قرار دهد و قرار است علی لاريجانی، رئيس مجلس، با نوشتن نامه‌هايی به دستگاه‌های اجرايی خواستار همكاری با اين كميته ويژه شود. رئیس کمیسیون انرژی مجلس گفته است که اگر کمیته ویژه نیروگاه بوشهر در زمینه ساخت و راه‌اندازی نیروگاه بوشهر به تخلفاتی دست یابد طبق آئین‌نامه داخلی مجلس، این تخلفات را به قوه قضائیه ارجاع خواهد داد. رئيس كميسيون انرژی مجلس پيش‌بينی كرده است كه كميته ویژه نیروگاه بوشهر درمدت دو ماه بررسی‌های خود را نهايی كرده و گزارش آن را تهیه خواهد کرد [iii]».

اصولا رژیم طی سالها سعی داشته که با شعار دروغین “انرژی هسته ای حق مسلم ماست” بر سیاست هسته ای خود پرده بکشد.[iv] از اینرو همانطور که بارها نوشته و گفته ام [v]، بحث درباره سیاست اتمی ایران و روشن کردن ابعاد مختلف آن و اطلاع رسانی درباره اش بسیار مهم است. مردم ایران اطلاع درستی از این سیاستها ندارند و هزینه های این سیاست هرگز برای مردم ایران معلوم نشده است. این است که بحث علنی درباره سیاست اتمی بسیار مهم است. لزوم سخن گفتن درباره چرایی یکی از سیاستهای مهم رژیم که باعث تحریمهای بسیار سخت شورای امنیت سازمان ملل شده است و صدها میلیارد دلار به کشور خسارت وارد کرده است، پر واضح است. خصوصا که متاسفانه این سیاست هنوز ادامه دارد و رژیم حتی در صورت توافق با قدرتهای خارجی در ماههای آینده باز هم به مسئله هسته ای نه بعنوان امکانی برای تولید انرژی و امری اقتصادی بلکه بعنوان ابزاری برای تحکیم موقعیت خود می نگرد و تاکنون نشان داده است که باکی ندارد هزینه هایی را که بر ملت در این راه تحمیل می کند چه میزان باشد. زیرا دیپلماسی تعییین شده توسط ولی مطلقه از همان اصل اساسی “حفظ نظام اوجب واجبات است” پیروی می کند. بعنوان مثال اگر ایران دو راکتور هسته ای دیگر از روسیه بخرد و به روشهای کنونی اش در مذاکرات ادامه دهد بسیار بر میزان هزینه ها افزوده خواهد شد. از اینرو هر قدر اطلاعات بیشتری در اختیار افکار عمومی قرار گیرد امکان کم کردن این هزینه ها بیشتر می شود.

در واقع اگر سیاست هسته ای رژیم ولایت فقیه تنها برای تولید انرژی بود، رژیم نمی بایست باکی از اظهار نظر منتقدان داشته باشد. اما از آنجا که سیاستهای اتمی ایران در آغاز، اهداف نظامی هم داشته است و انتخابهایی که صورت گرفته، چه در مورد غنی سازی، چه در مورد ساختن راکتور اراک کاملا و بدون کوچکترین شکی اقتصادی نبوده اند، رژیم از افشای اینگونه مسائل هراسان است. چند محاسبه ساده به ما می گویند که برای کشوری که گاز و نفت و خورشید و باد دارد، ساختن نیروگاه هسته ای اصولا بصرفه نیست و برای کشوری که تنها یک نیروگاه دارد و اورانیوم طبیعی لازم را ندارد، غنی سازی قابل توجیه نیست. چرا تاکنون در رادیو و تلویزیون و مطبوعات ایران حتی یک بار هم در اینباره که می توانست اصولا سیاسی هم نباشد برنامه ای نگذاشته اند؟ علت این است که تبلیغات رژیم طی 20 سال اخیر همگی دروغ بوده و رژیم حاضر نیست مانند دو بحران گذشته (گروگانگیری و ادامه جنگ تا 8 سال) درباره سومین بحران بزرگ خارجی بحثهای جدی صورت گیرند. از اینرو بدنبال بحث اخیری که در دانشگاه تهران صورت گرفت اصول گرایان حملات شدیدی به آقایان زیباکلام و شیرزاد کردند و از جمله برای تخریب آنها و نه نقد گفته هایشان نوشتند:

«جلسه ای برگزار کردند و در آن از قول 3 استاد دانشگاه –که از قضا هیچ کدام از آنها سابقه علمی و پژوهشی درخشانی ندارند- سعی کردند مخاطبان خود را متقاعد کنند دانش هسته ای یک دانش بی ارزش است. ادبیات تولید شده از سوی این 3 تن، در واقع مضحک تر از آن است که ارزش بحث کردن داشته باشد.» [vi]

 در اینجا خارج از زاویه های فکری و سیاسی، از سخنان آقایان شیرزاد و زیباکلام در جلسه اخیر استقبال می کنم و بسیار متاسفم که تعداد کسانی که در داخل کشور بدقت به مسئله هسته ای پرداخته اند حتی به اندازه انگشتان یکدست هم نمی رسد و متاسفانه در این زمینه مخالفان داخلی نیز بیشتر رویه سکوت را اختیار کرده اند.

 اینک از دید آقای روحانی بحران شدیدی که رژیم گرفتار آن شده است، راه حلی به غیر از توافق با غربی ها وجود ندارد و برای اینکه چنین توافقی انجام گیرد او نیاز دارد که تا حدی چنین انتقاداتی صورت گیرد تا تنها دست گروههای باصطلاح اصول گرا برای انتقاد باز نباشد و او بتواند “سیاست تعامل” خود را پیش ببرد. اما از دید من مذاکرات هسته ای و موضع ضعف رژیم ایران بر خلاف آنچه آقای روحانی گفت: «باعث ترک خوردن دیوار تحریمها شده است»، به ترک خوردن دیوار سانسور درباره سیاستهای هسته ای انجامیده است و دیگر امکان اینکه در این باره سکوت کامل شود کم است. هر چند تهدیدهای مستقیم اخیر علیه آقایان زیباکلام و شیرزاد بار دیگر نشان می دهد که بخاطر جو شدید امنیتی درباره مسئله هسته ای در داخل ایران، کسانی که جرائت سخن گفتن داشته باشند کم هستند اما امید فراوان است که هر چه بیشتر صداها بلند شوند و از حق ملی مردم ایران دفاع شود. روز به روز بیش از پیش معلوم می شود که به غیر از حاکمان در ایران، تنها قدرتهای خارجی اند که بدون استثنا از این بحران سودهای سرشار برده اند. بالاخره باید روزی به این جنایت شرم آور اقتصادی پایان داد.

باشنیدن بحثهای دانشگاه تهران و دیدن فیلمی که بتازگی منتشر شده است امید پیدا کردم که درباره سیاستهای هسته ای در درون جامعه تغییراتی در حال رخ دادن است. اینگونه فعالیتها کمک می کند زیرا از آنجا که موضوع هسته ای مقداری تخصصی است و نیاز به اطلاعات خاص دارد مردم عادی نیاز به پیامهای ساده و روشن دارند. متاسفانه در خارج از کشور نیز بحثهای جدی در این رابطه بین متخصصان و روشنفکران کم صورت می گیرد، یکی از علتهایش این است که به موضوع هسته ای جنبه سیاسی داده می شود. بدین معنا که به غیر از طرفداران خاص رژیم که بسیار محدود هستند و تحت عنوان “دلواپسان” بدنبال ادامه سیاستهای هسته ای گذشته می باشند، بیشتر با دو برخورد مواجهیم:

1- یکی برخورد اکثر اصلاحطلبهاست که سالها از موضوع هسته ای رژیم دفاع کرده و تنها در دوره دوم احمدی نژاد مخالف شدند. بعنوان نمونه در فروردین 1386 پس از آنکه محمود احمدی نژاد اولین جشن هسته ای را برگزار کرد، سعید لیلاز اقتصاددان اصلاح طلب اظهار داشت:

«اگر اين پروژه بزرگ ملى امروز به بهره بردارى مى رسد و توفيق درو كردن محصول سياسى آن نصيب دولت احمدی نژاد شده است، نقطه آغازين آن به ۱۸سال قبل و زمانى برمى گردد كه دولتهاى اين ۱۸سال بعضاً براى تامين نان مردم گرفتار مى شدند، اما اولويت ادامه اين طرح در نهايت مظلوميت و سكون را لحظه اى كنار نگذاشتند. به بار نشستن ميوه هاى اين درخت در دولت نهم، ريشه در اعماق خاكى دارد كه در دولت ميرحسين موسوى به رياست جمهورى مقام معظم رهبرى كاشته شد و در بحرانى ترين روزهاى تاريخ انقلاب، دولت اكبر هاشمی رفسنجانى لحظه اى از توجه به آن غفلت نورزيد».

 درباره نقش اصلاح طلبان و رفسنجانی واقعیت همین است که آقای لیلاز گفته اند ولی هنوز کسی درباره چرائی آغاز برنامه هسته ای سخنی نمی گوید. بحثهای امروز اگر بخواهند به راه حل بیانجامند نمی توانند محدود به دوران احمدی نژاد و اصول گرایان باقی بمانند، برای رسیدن به حقیقت، این امر باید مشخص شود که چرا ایران در دوران آقای هاشمی رفسنجانی رسما سیاست هسته ای را پی گرفت و در آن سرمایه گذاریهای بزرگ را آغاز کرد؟ در واقع مشکل بزرگ این گروه که خود در آغاز این سیاستها دخیل بوده اند، این است که به دروغ می گویند احمدی نژاد مسئول بحران هسته ای ایران بوده، در صورتیکه شخص آقای خامنه ای از آغاز تا امروز مسئول تعیین سیاستهای هسته ای ایران بوده و است اما آنها چون می خواهند با آقای خامنه ای “راه” بیایند حاضر نیستند کلامی بگویند.

2- گروه دوم در بین “مخالفان کل نظام” هستند، مخالفانی که طرفدار دخالت قدرتهای خارجی برای حل مسئله هستند و از موضع امریکا و اسرائیل و اینگونه محافل به سیاست هسته ای ایران می نگرند و از دروغهایی که این قدرتها فراوان تکرار کرده اند دفاع می کنند یا در مقابل آنها سکوت پیشه می کنند. سخن این گروه نیز نمی تواند پژاوک مثبتی در افکار عمومی مردم ایران داشته باشد زیرا راه حل مسئله هسته ای برای آنها بیشتر همان راه حل خودشان برای رسیدن به قدرت است و به مسئله هسته ای به مانند رژیم جمهوری اسلامی به عنوان ابزاری برای رسیدن به قدرت در ایران می نگرند. این گروه از بزرگنمائی مسائل و یکطرفه دیدن مسائل برای “کوبیدن جمهوری اسلامی” استفاده می کنند. متاسفانه کم هستند که از دیدگاه دفاع از حقوق ملی و حق ملت ایران به موضوع هسته ای بپردازند و سوالهای اساسی را در این باره مطرح کرده و به دنبال راه حلهای ملی برای این معضل باشند.

اینجانب به سیاق گذشته از همه متخصصان و دانشمندان شریفی که بنوعی در برنامه های هسته ای ایران دخیل هستند، می خواهم به هر نوع که قادرند سکوت را بشکنند. از چماق رژیم نهراسند که به آنها برچسبهای همیشگی را بزند. واقعیات را در اختیار مردم ایران بگذارند و با استدلال و خارج از کم و زیادهای برخوردهای سیاسی به دنبال روشن کردن این موضوع باشند و کسانی که در ایران با شجاعت به این موضوع می پردازند را تنها نگذارند. نباید اجازه داد بیش از این، هزینه های این سیاست دیوانه وار را ملت ایران بپردازد. باید همه زوایای سیاست هسته ای ایران روشن شود زیرا بدون این، امکان یافتن راه حلی پایدار برای این بحران امکان ندارد. کوشش در این راه توسط هر ایرانی، کوشش برای پایان دادن به استبداد دینی نیز هست.

 

[i] https://www.youtube.com/watch?v=kk4a_yiWa8E

[ii] http://web.archive.org/web/20070317232712/http://shirzad.ir/2007/03/post_71.html

[iii] http://www.mardomak.org/story/61335

[iv] http://news.gooya.com/politics/archives/2014/01/173091.php

[v] http://www.radiozamaneh.com/120931

[vi] http://www.irannuc.ir/content/2456

 

نظر بدهید