جمال صفری: بمناسبت نودمین سالروز تولد ابوالحسن بنی صدر

Mar 29th, 2023 | مقالات

تاریخ ایجاد در چهارشنبه, 09 فروردين 1402

 

این مطالب را در جشن هشتادمین سال تولد آقای بنی صدر ایراد کرده ام:

دوستان محترم

امروز مراسم هشتادمین سالروز تَولد دوست و برادر بزرگوارمان جناب آقای بَنی صدراست. من در اینجا قبل از اینکه وارد متن نوشته ام شوم، آغاز هشتادمین سال زندگی پربار آقای بَنی صدر، یکی از چهره های مانده گار در تاریخ تمدن دیرپای میهنمان را به ایشان تبریک و برای او سلامتی و عمر طولانی آرزومی کنم.

و اما

در أواخر دهۀ چهل شمسی و اوائل ۵۰ در جَلسات فرهنگی جبهۀ ملّی سوم در زاربروکن از طریق خبرنامه و انتشارات مصدّق با نام بَنی صدر آشنا شدم، دوستان می گفتند یکی از کوشندگان و فعالین در خبرنامه و انتشارات مصدق است. درحینی که به ادبیات و مکتب های مغرب زمین که درآن زمان برای جوانان شورشی، معترض و آرمانگرا جذّابیت داشت، می خواندم، همراه با آن از انتشارات مصدّق و کتب تاریخی در رابطه با تاریخ معاصر ایران که جانبداران آن در خارج کشور آنها را تکثیر می کردند غافل نبودم، که مرا به اندیشدن و تفکر در راه استقلال و آزادی ایران هشدار می داد. همین نوشته ها و ادبیات در جهت نهضَت ملی ایران مرا بیشتر در قِبال مردم و وَطنم مسئول نمود….،

درهنگامیکه بَنی صدر در زمان ریاست جمهوریش عملاً رو در روی قدرت سیاسی بمعنی زور، ایستادگی از خود نشان داد و به اصول و ارزشهای پایه ای که خود نَظریه پردازش بود وَفادار ماند.

«نه»، در گفتنش به قدرت که برانگیخته از «نفس مطمئنه» اش و هم از شناختش به مکانیزمهای قدرت بود، در هستی و هستی مندیش متجلّی و عیان گردید.

پس از خرداد ۶۰ بدلیل تجربه ای که از حافظۀ تاریخی وَطنمان داشتم و آنهم سرنوشتی که میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی، میرزا تقی خان امیرکبیر و دکتر مصدّق و دیگر شخصیتهای ملی در سخت ترین شرایط حیاتشان به آن دچار گردیدند، اکثریت مردم این مرز و بوم با بهانه ها و توجیه های مختلف، آنها را رها کرده وتنها گذاشتند، گوئی هیچ حادثه ای رخ نَداده است!

با آگاهی به تاریخ مبارزات سیاسی و اجتماعی کشور عزیزمان و آن ذهنیت تلخ، مسئولیت مرا نسبت به شخص او بعنوان اولین رئیس جمهور منتخب تاریخ ایران همچون دیگر دوستان و یاران، راسخ تر کرد و همکاری متقابل و مداوم خود را با او شروع کرده و تاکنون همچنان ادامه داده ام.

کار مشترک او و من، که حاصلش کتاب «نهضَت ملی ایران و دشمنانش به روایت اسناد» و همکاری مشترک دوستان و یاران در ارتباط با نشریه انقلاب اسلامی درهجرت که بیش از ۳۰ سال در تبعید از عمر آن می گذرد، از نظر من یکی از زیباترین کارهای مشترک و جمعی است، بویژه نظم و تداومی که این نشریۀ مستقل با کمک دوستان و یاران مسئول و متعهد و معتقد به استقلال و آزادی ایران از خود در تاریخ معاصر ایران بیادگار می گذارد، باید اشاره نمود.

دیگر اینکه، لَه و علیه بَنی صدر فراوان نوشته اند یا گفته اند، اندیشه و نوشته ها و آثار قَلمی ایشان، در سیاست، درعلم، در رَوش، در اخلاق بدون شک میراث ماندگار در تاریخ ایران است و آیندگان وَطن عزیزمان از راه تحقیق و پَژوهش با نقد و سنجش، آثار او را مورد بررسی و ارزیابی قَرار خواهند داد و این مهم را وا می گذارم به داوری و سنجش آنها!

اما آنچه من از نزدیک بدلیل همکاری مستمر با بَنی صدر شاهد و ناظر آن بوده ام و هستم، ایستادگی او در اصول، پیگیری و استمرارش دراندیشه و عمل است. اندیشه و عمل بنی صدر توام با صبر و بردباری در بَرابَر سختیها، ناسزا ها و دشمنی ها، حسادتها و استقامت و استواریش در بَرابَر استبداد داخلی و وابستگی به بیگانگان و انیران است.

– بَنی صدری که من می شناسم یک انسان اندیشمند و رَجُل سیاسی نسبی فعال است با نقص ها و کاستی هایش که این لازمۀ رشد و تحول و تکامل انسان هدفمند همچون او می باشد و در حرکت خودجوش و جوهَری در این جهان هستی، آفاق و انفس است که بنی صدر انتقاد پذیر و منتقد در وادی ها و منزلگاههای مختلف از قبضی و نقصی به بسط و کَمالی در زمان و مکان جلوه و تَجلّی می نماید و او در برابر آزمون های سخت نهراسیده با شُجاعت و درایت در مراحل و مراتب رشد تکوینی خود، آن موانع و بحران ها را گذرانده و می گذراند و همانند مصدق و یارانش از هر گونه فساد و آلودگی اخلاقی بری است.

– بَنی صدری که من می شناسم، تحمل و تَساهل در اندیشه و عمل او، در نِگَرش او به اکمال متقابل پَدیده ها و وجودها در فرایند درک و فهم متقابل از راه گفت و شنود و بحث در جهت وحدت در کثرتها و وجودهای ممکن بطور شفاف و واضح است، از این منظر و نگاه با دگراندیشان و سلیقه ها و مسلک های مختلف بر اصول مشترک آزادی و استقلال، حقوق ملی و میهن دوستی حاضر به همکاری و همیاری است. بنی صدر از نسلی است که در مبارزات نِهضَت ملی ایران و ملی شدن صنعت نفت ایران فعال بودند. بدین خاطر وی از رهروان برجسته و دیرپای نهضت ملی ایران و ترجُمان و مشخصۀ آن در این زَمان است….

– بَنی صدری که من می شناسم، با دید کنشی نقادانه به دنیای قال، به تاریخ، انسان، طبیعت و جبرها، سلوکها، هنجارها و ناهنجارهای اجتماعی و بر مناسبات میان من ها، ماها، گروهها، طبَقات، بنیادها و جامعه ها و… نَظر می اندازد و مُرٍجحات اندیشه و ذهنیت آزادخواهی، استقلال طلبی و عدالتخواهی اش مُحرکه و باعث آن است. در ورای همۀ این مفاهیم، گزاره ها، رمزها و رازهای حصولی و حضوری، انسانیت و عشق است که به زندگیش معنا می دهد.

– بَنی صدری که من می شناسم، در دوستی دیر جوش و دیرآشنا است و به دشواری و سختی محبت و دوستی خود را بیان می کند، اما چون دوستی و یاری انتخاب کرد، بدو دست مِوِدّت و همدلی می دهد، در وفای بعهد استوار و پایدار است. با دوست، صمیمی یک دل و همدل می زید و در مهر ورزی و صفا و محبت، دلسوز و یاری غمگسار به تمام معنی است.

– بَنی صدری که من می شناسم، مثل اکثر رئیس جمهورهای اسبق صاحب نام در تاریخ سیاسی جهان می توانست در زمانهای مُناسب به پیامی، مصاحبه ای و خاطراتی بَسَنده کند ولی او در تبعید به مبارزات خود در نوشتار، گفتار و کردار بطور پیگیرادامه داده و میدهد و در یک کلام، یکی از پرکار ترین رَجُل سیاسی و ملی در تاریخ معاصر ایران است که بگُمان من بدون صلابت، یاری و همکاری، صبر و حوصلۀ همسَر بزرگوارش عذرا خانم حسینی این همه تلاش و کار دشوار و سُتُرکِ بنی صدرغیر ممکن بود.

جان کلام نوشتار و گفتارم اینست: بنی صدر آرمانگرا، عاشق وَطن و نگران حال و آیندۀ ایران است. از اینرو، از مَنظر من، حال و احوال او در رابطه هستی لایزال، وطن، مردم و عالم، ترجمان هویت او و نمایانگر شخصیت اثرگذار اواست که ایرانیان را به امید و شادی، به ایستادگی، استقامت و همیاری و خیزش برعلیه ظلم و سِتم جباران برای تحصیل حقوق شهروندی خود و حقوق ملی، برای آزادی، استقلال و حق حاکمیت خود، برای تجدید و احیاء حیات ملی خود، برای ایرانی آباد و آزاد که نقش شایستۀ خود را مجددا در تمدن بشری ایفا نماید، فرا می خواند.

در خاتمه با آرزوی سلامتی و طول عمر برای جِناب آقای ابوالحسن بَنی صدر، امیدوارم تولد صد سالگی‌شان را جشن بگیریم.

پاینده باد ایران

جمال صفری

پاریس – ۳۰ مارس ۲۰۱۳

 

نظر بدهید