مهران مصطفوی: بنی صدر معمار سرنوشت خویش

Nov 3rd, 2021 | مقالات

 

Mostafavi Mehran Mazar Banisadrقبل از انقلاب در ایران که بودم روزی برای دیدن کتاب فروشی‌ها در تهران به خیابان رفته بودم و برای اولین بار، کتابی تحت عنوان “کیش شخصیت” در دکه‌ای کوچک، نظرم را جلب کرد. عنوانش برایم جالب بنظر رسید. روی جلد کتاب، نام نویسنده را “الف موسوی” درج کرده بودند. به خانه آمدم که کتاب را بخوانم. اولین جمله آنرا چند بار تکرار کردم:

«انسان معمار سرنوشت خویش، این سرنوشت را موافق چگونگی تحویل امور واقع عینی به امور ذهنی و متبلور کردن ذهنیات در تمایلات و رفتارها و اعمال خویش می‌سازد.»

آنزمان 16 سال داشتم و چندین بار این جمله را خواندم تا درکی از آن بیابم. برایم از سویی خیلی سخت اما از سوی دیگر خیلی جذاب بود. به خودم گفتم کتاب را ادامه دهم تا شاید راحت‌تر آنرا درک کنم. چند جمله بعد نوشته بود: “انسان می تواند در ابعاد گوناگون خویش بی‌نهایت رشد کند و یا در چهاردیواری مطلق‌ البته من نمی دانستم نویسنده کتاب بنی صدر است. اینطور بود که با عقاید بنی صدر کم کم آشنا شدم.

از آنزمان، 44 سال می گذرد. هر چه جلو و جلوتر می رفتم و بیشتر از او می خواندم، در می یافتم که این بیان با دیگر بیانهای رایج، متفاوت است نه رنگ مارکسیستی دارد، نه روی به اسطوره غرب گذاشته و نه اسلامی متحجر و بسته را بیان می‌کند و نه زبان ناسیونالیستی پرخاشگرایانه دارد. 4 گروه و حول و حواشی آنها پیدا نمی‌شد. اما بیان بنی صدر متفاوت بود او نظریه قدرت را به نقد کشیده بود و انسان را توانا می‌دی kid.

بعد از کودتای خرداد 1360 روزی در تابستان همان سال، که چند ماهی از بازگشت دوباره بنی‌صدر به تبعید مجدد در پاریس می‌گذشت زمانی که رژیم همه مخالفان را به تیغ می‌کشید، زمانی که بخشی از دوستان و همکاران بنی صدر زیر شکنجه بودند و یا اعدام شده بودند و برخی دیگر خارج شده بودند، زمانی که خود او به 7 بار اعدام محکوم شده بود، و خانواده‌اش هم در تهدید کامل بسر می‌بردند، زمانی که با استقرار سانسوری مطلق، و دروغ‌پراکنی شبانه روزی، رابطه او را با مردم قطع کرده بودند و او که در اتاق کوچکی قلبش برای ایران و ایرانیان می تپید در بین توضیحاتی که به من می‌داد یکباره گفت: «اگر من کتاب کیش شخصیت را ننوشته بودم الان شاید خودکشی کرده بودم.»

آنزمان من هنوز به درستی معنی این سخن و سنگینی آن را درک نمی‌کردم. او با توجه به باوری که داشت ن نه تنها یک ل ل در ایستادگی ترد نکرد ب بلکه نقش امید دادن به دیگران wife برای او ، مبارزه باور به آرمانها و عمل به اصول ، ه ideas زندگی بود و eye او این راه را تا لحظه آخر ادامه داد. او 40 سال دیگر در تبعید دوباره در مبارزه‌ای پیگیر باقی ماند. نادرند کسانی که 70 سال در صحنه مبارزه یک کشور حضور داشته باشند. اما او مسلما یگانه مبارز سیاسی ایرانی است که اصول و آرمانهایش در طول 70 سال، تغییر نکرد هر چند آنها را هر روز، بیشتر و بیشتر بسط می‌داد اما او راه و اصول خود را تغییر نداد. دلیل اصلی این توانایی بزرگ این بود که خود ، معمار سرنوشت خویش بود و هرگ تسلیم قدرت و جوساییای مختلف نگرد. به قول دکتر محمد مصدق که می‌گوید:

“خدا مي‌داند پاك ‌ماندن در اين كشور چقدر سخت است. لازمه‌اش اين است كه انسان خيلي از محروميت‌ها قبول كند و با دقت و احتياط زندگي كند. تا هزارها مثل من در راه آادي فنا نشوند ، وطن عزيز ما روي آادي واستقلال را نخواهد ديد. “

و بنی صدر پاک ماند و پاک مبارزه کرد. در همان سالهای 60 که سختی زندگی تا حدی بود که سرمای اتاق خوابش گاه بحدی بود که لیوان آب در آن یخ می‌زد و یا نداشتن امکان مالی در حدی بود که در کار رنگ زدن به دیوارهای خانه به دوستانش کمک می‌کرد هرگز از انتخابی که کرده بود تاسف نخورد. 4. باورکردنی نبود. اراده ای که او داشت وصف‌ناپذیر بود. زندگی را برای مبارزه، برای تولید و تبادل اندیشه دوست داشت. براستی نمونه ای دیگری در تاریخ معاصر ایران سراغ داریم؟

زندگی در 6ماه اخیر برای من، نفس‌گیر شده بود و البته هنوز هم بسیار سخت . امری که هرگز به مخیله‌ام هم نمی‌رفت، یعنی درگذشت او، روی داد. با اینکه بیماری‌اش بسیار سخت بود تا دو روز قبل ازن برایم امکان فوت ایشان اصلا مطرح نبود. ساعت 2 و نیم صبح بود که در کنارش بودیم او او دیگر نفس نکد و بیش از 42 سال همراهی در زندگی OF اما آنچه از او یاد گرفتم تنها زمانی که خود نیز زیر خاک بروم پااان میۨ. درس اساسی او ایستادگی بر اصول استقلال و آزادی و ممارست و پیگیری بود و وظیفه من ادامه این راه است راهی که مسلم می‌دانم راهگشای مسائل بزرگ میهن عزیز ما ایران است.

از فرت استفاده می‌کن wife و از همه عیانی که به روش‌های مختلف تماس گرفتند و تسلی 2013 شرمنده‌ام که نمی‌توانم جدا جدا به تک تک آنها پاسخ دهم.

نظر بدهید