خطر فاجعه انسانی” بیانیه تحلیلی کمیته بررسی سلامت در دوران کرونا/مجامع اسلامی ایرانیان

Jul 15th, 2020 | مصاحبه ها

majame eslami iranian
از بدیهی ترین حقوق جانداران منجمله انسانها، حق حیات و زندگی است و خودانگیختگی و هیجان به زندگی بعنوان حقی ذاتی در نهاد بشر نهفته است لذا مسوولیت حفظ این حیات نیز بلاواسطه با خود انسان است.

انسان بطور غریزی و خود انگیخته، هنگامی که خطری زندگیش را تهدید می کند، به دفاع و حفاظت از حیات خود برمی‌خیزد و عکس‌العمل اولیه او برای انجام این مهم کاملاً فردی و بدون در نظر گرفتن کمک یا کمکهای احتمالی از بیرون از خود است لذا درک این مهم و پذیرفتن این مسئولیت و درایت در انجام درست آن کاملاً مطابق با طبیعت انسان است و از آنجا که اجرای حقوق ذاتی در وهله اول در مسئولیت خود انسان است، نمی توان آنرا به دولت یا سازمان و یا مقام و مسئولی محول کرد. هیچ شخص و سازمان و مرجعی مستقیماً مسئول حفظ جان ما نیست و در درجه اول تنها خودمان باید مسئول و مراقب خود باشیم.

وجود ویروس کرونا صرف نظر از اینکه بطور طبیعی انتشار داده شده باشد و یا سلاحی بیولوژیک باشد، در حال حاضر حیات بشری را تهدید می کند و بر اساس آخرین آمار جهانی سازمان جهانی بهداشت، تاریخ 23 تیرماه 1399 بالغ بر 12 میلیون و 827 هزار و 600 نفر در جهان به ویروس کرونا (کووید- 19) مبتلا شده‌اند که از این تعداد، 56٤ هزار و 668 نفر جان خود را از دست داده‌اند. رسانه های گروهی و وسایل ارتباط جمعی به انحاء مختلف خطرات این ویروس را گوشزد کرده و می کنند و کمتر نقطه ای از جهان یافت می‌شود که از نحوه انتشار و میزان خطر ویروس کووید 19 بکلی بیخبر باشد.

در این میان، دولتهای جهان بعلت ناشناحته بودن ویروس، و در ابتدای شیوع آن، رفتارهای متفاوتی را پیشه کردند ولی بتدریج با پیشنهادات مختلف از قبیل قرنطینه کامل و یا طرحهای فاصله گیری اجتماعی در سطح ملی و با استفاده از روشهای مختلف مانند مشارکت مردمی، دخالت نظامیان و یا حتی بکارگیری نیروهای پلیس، سعی در کنترل وضعیت و مقابله با بیماری را داشته‌اند. اما علی رغم تلاشهای پیگیر و خستگی ناپذیر دانشمندان و متخصصین علوم پزشکی و درمانی در همه نقاط جهان، تا این لحظه واکسن و یا دارویی برای ایجاد مصونیت و یا درمان قطعی کوید-19 کشف و تهیه نشده است.

جامعه ایران نیز از این امر مستثنی نیست .لذا با در نظر گرفتن اینکه ما هنوز در مراحل اولیه شناخت این ویروس مهلک هستیم، التزام به رعایت تمامی نکات ایمنی برای جلوگیری از ابتلا به این بیماری ضرورت تام دارد. در این زمینه آگاهی و آگاهی رسانی دقیق و بروز، برای تمامی اقشار جامعه بسیار یاری رسان و مفید خواهد بود.

طرحهای تحقیقاتی برای یافتن واکسن و داروی درمان این بیماری با شدت و حدت متفاوت در دنیا ادامه دارد و حتی در برخی کشورها برنامه ای دو ساله برای ادامه اشکال مختلف قرنطینه از طرف دولتها اعلام شده است. از جمله در زمینه تشخیص مصونیت عمومی در جامعه، دولت آلمان در تستهای تحقیقاتی که بر روی جمعیت آلمان انجام داده، دریافته است که تا بحال فقط 2 الی 3 درصد جمعیت آلمان در مقابل این ویروس مصون میباشند و 97 تا 98 درصد جمعیت 80 میلیونی آلمان در مقابل این ویروس مصون نیستند و آنها در ابتدای این پاندمی بزرگ قراردارند.

در وطن ما ایران، متاسفانه نه تنها از ابتدای دیماه 98 اطلاع رسانی صحیح به مردم صورت نگرفت بلکه اقدامات دولت، از جمله ادامه پروازهای هواپیمایی ماهان به شهر ووهان در چین تا اواخر اسفند ماه، عدم قرنطینه بموقع شهر قم که شروع انتشار ویروس کووید 19 از آنجا بود، عدم حمایتهای مالی و اقتصادی مناسب از طرف دولت نسبت به اقشار کم درآمد، بهم ریختگی برنامه‌های پیشنهادی و تعدد مراکز تصمیم گیری که اکثراً بدون تخصص و دانش کافی در امور بهداشتی و پزشکی دخالت میورزیدند بیشتر مشکل ساز و موجب وخامت وضعیت گردید. تنها در 2 هفته تعطیلی نوروز مسئله قرنطینه و کم شدن رفت و آمدها و بستن برخی مراکز اقتصادی و تجاری و مذهبی جدی گرفته شد.

بعد از تعطیلات نوروز اما، دولت با سلب مسولیت از خود و دستکاری در آمار فوتی های ناشی از ابتلا به ویروس کرونا و عاقبت، ممنوع کردن استانها و مراکز درمانی و پزشکان از ارائه آمار درست به مردم و در انحصار قرار دادن این مسئولیت به شورای امنیت ملی، شروع به لغو زودهنگام، ولی تدریجی قرنطینه نسبی و اجرای طرح فاصله گیری اجتماعی نموده است تا حدی که اکنون در خیابانهای شهرهای مختلف ایران رفت و آمد مردم و حضور تنگاتنگ آنها بدون استفاده از ماسک بهداشتی، دوباره امری عادی گردیده است. گویی خطر ابتلا به بیماری کرونا از ایران رخت برکنده باشد!

با گذشت چند ماه از شیوع ویروس کرونا در ایران، در تیر ماه 99، وضعیت شماری از استانهای کشور از جمله خوزستان، خراسان، لرستان و… قرمز و بحرانی است و در شماری دیگری از استانهای کشور از جمله کردستان و کرمانشاه شمار مبتلایان رو به افزایش است. حاکمیت، مردم را در جدال با کرونا بحال خود رها کرده است. در 27 خرداد 99 خانم مینو محرز، عضو کمیته مقابله با کرونا اعلام کرد تا کنون ۱۶میلیون نفر از جمعیت کشور به کرونا مبتلا شده‌اند. درحال حاضر حدود ۲۰درصد از جمعیت کشور به بیماری کرونا مبتلا شده‌اند و طبق گفته سازمان بهداشت جهانی حداقل ٤٠ تا ۷٠درصد جمعیت کل کشور به این بیماری مبتلا خواهند شد. این در حالی است که خیلی از کشورها در حال شکست کرونا هستند و کشورهایی همچون نیوزلند و اسلونی خبر از پایان کرونا داده اند.

رئیس سازمان جهانی بهداشت در 20 خرداد 99 ، با توجه به آمار بالای ابتلای 150 هزار نفر در یک روز به ویروس کوید 19 در کشورها، از ورود به مرحله خطرناک و جدید شیوع این ویروس در جهان خبر داد. طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی افزایش اخیر موج کرونا در بسیاری از کشورها، دومین اوج گیری در موج اول این بیماریست و نه آغاز موج دوم. علت آنهم عدم رعایت موازین بهداشتی (عدم رعایت فاصله گذاری اجتماعی، نزدن ماسک و نشستن مدام دستها و…) میباشد و انتظار موج دوم در زمستان امسال است که بعلت سردی هوا انسانها در مکانهایی با فاصله کمتر در کنار هم قرار میگیرند.

نکته حائز اهمیت این که، در تمامی کشورهایی که جامعه مدنی و دولت با یکدیگر همکاری و هماهنگی بر راستای حقوق انسانی داشته اند، آمار مبتلایان بشدت کاهش یافته است، از جمله در کشور آلمان و یا همچون نیوزلند و اسلونی با موفقیت قابل توجهی بر بیماری کووید-19 فائق آمده اند. اما در کشورهایی که دولت آنها اهمیت لازم را برای رفع این معضل قائل نشده است، همچون آمریکا و ایران و برزیل و یا کشورهایی که جوامع مدنی آنها اهمیت بایسته را به حفظ خویش در مقابل این بیماری نداده اند، متاسفانه مجددا در معرض مرحله جدید اوج گیری بیماری کرونا قرار گرفته اند و تعداد فوت شدگان در آن کشورها افزایش یافته است.

 

برای نمونه در 7 تیر 99 شمار مبتلایان به این ویروس در آمریکا طی یک روز به بالاترین حد خود از زمان آغاز همه‌گیری، یعنی به ۴۰ هزار و ۱۷۳ مبتلای جدید رسید در حالیکه بنابر اعلام دانشگاه جانز هاپکینز، دو ماه قبل بیشترین تعداد مبتلایان جدید به ویروس در طی یک روز، یعنی در ۲۴ آوریل، به ۳۶ هزار و ۴۰۰ مورد رسیده بود و این امر بیانگر رشد جهشی آمار مبتلایان در این مدت کوتاه بوده است.

در بررسی وضعیت اپیدمی این ویروس در کشورمان و از اینرو که دولت و برنامه های کنترل و پیشگیری و درمانی که در پیش گرفته است بعضا بدون توجه به برنامه های اجرا شده در کشورهای موفق و بر اساس پروتکلهای توصیه شده سازمان جهانی بهداشت است و از آنجا که نظامی که در آبانماه 98، در جنایتی علنی و آشکار، بیش از 1500 جوان وطن را بعلت اعتراض بر گرانی بنزین به گلوله بسته است مسلما سلامت مردم و حفظ جان آنها مسئله او نیست و نبایستی فراموش شود که هرکس باید بتواند حتی بدون همکاری دولت مسولیت حفظ جان خود را بعهده بگیرد و این امر را باید یک وظیفه شخصی بداند. عدم احساس مسولیت نظام حاکم نسبت به جان مردم و منزلت انسانی آنها، نباید باعث شود که خود نیز از خود سلب مسئولیت نماییم و مسئله حاد بیماری کشنده کرونا را جدی تلقی نکنیم.

جامعه ملی بایستی توانا باشد که چاره جویی و‌ تصدی امور حفاظت از بدیهی ترین حق خود یعنی حق حیات را خود بدست گیرد. این امر محدود به مسئله بیماری کرونا نمیباشد بلکه اصولا در مقابله با معضلات و مشکلات و پیشگیری از بوجود آمدن آنها، جامعه مدنی نقشی بسیار بزرگ و حائز اهمیت بر عهده دارد و بایستی قادر باشد حتی بدون کمک دولت، و خصوصا درمواقعی که دولتها بر ضدحقوق ملی رفتار میکنند، خود عهده دار حفاظت از خود و عمل به حقوق انسانی و شهروندی و ملی و طبیعی کشور بگردد و نیز بطور خود انگیخته بعنوان یک جامعه حقوند رفتار نماید و این امر جز با تمرین و افزودن روزمره بر گستره حیطه عمل جامعه ملی میسر نیست.

عدم رعایت اصول بهداشتی و حفظ فاصله اجتماعی در میان بخشی از مردم جامعه، زمینه ابتلا به این ویروس مرگبار را فراهم و یا تشدید میکند و بنظر میرسد ما با سه دسته از مردم با دلایل مختلف در این رابطه روبرو هستیم:

دسته اول عده ای هستند که علیرغم آگاهی به خطرناک بودن شرایط و ضرورت ماندن در قرنطینه، به لحاظ ضعف توان اقتصادی و فشار تأمین هزینه‌های جاری زندگی آنهم با توجه به گرانی روزافزون و کمرشکن قیمتها، به بازگشت به میدان کار و فعالیت مجبور شده اند. ولی همگان باید بدانند و آگاه باشند که ثروت تمامی سازمانهای وابسته به نظام و راس آن از جمله بنیاد مستضعفان و کمیته امداد امام و آستانهای قدس و بنیاد علوی و … همه و همه متعلق به مردم و جامعه مدنی ایران است و متعلق به اقلیت حاکم نیست که از آنها طلب صدقه کنند! و در واقع بایستی با فراموش نکردن این حقیقت و همت مداوم به ادامه بحث در باره آن در رسانه های مجازی و مطبوعات، نظام را مجبور به آزاد کردن این ثروت ملی نمایند همانطور که اعتراض مردم در قضیه نزول خواری سود 12 درصدی برای وام 1 میلیون تومانی به اقشار کم در آمد موثر واقع شد و موجب عقب نشینی نسبی حکومت روحانی گردید. در صورت تامین نیازهای مردم از محل این ثروتها در زمان برقراری قرنطینه، خطر ابتلا به این ویروس نیز کاهش خواهد یافت، چنانچه در بسیاری از کشورها به این امر توجه شده است.

گروه دومی که مسئله رعایت بهداشت فردی و جمعی و امر فاصله گیری اجتماعی را رعایت نمی کنند بیشتر بعلت عدم آگاهی کامل از خطرناک بودن ویروس کرونا می باشد و ممکن است اطلاع دقیق و درستی در این زمینه به آنها نرسیده باشد.

گروه سوم نیز بدلیل بی مسوولیتی نسبت به سلامت جان‌ خود و دیگران ، وظیفه پاسداری از سلامت خود و دیگران را تنها به دولت و مسئولین ارجاع میدهند و وجود اخبار ضد و نقیض و‌ عدم همکاری نظام حاکم برای کنترل بهینه این بحران یا بی فایده بودن رعایتها، جدی نشمردن خطر این بیماری و دلایلی بی اساس از این دست را بهانه کرده و آنها را دلایل عدم رعایت فاصله گذاری اجتماعی خود میشمارند.

بطور نمونه در 29 خرداد ماه 99 معاون وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اعلام کرد که تنهادر یک مراسم عروسی ۱۲۰ نفر از هم‌وطنان به کرونا مبتلا شده اند! وی همچنین از کاهش قابل توجه رعایت مقررات مربوط به مقابله با شیوع کرونا درایران خبر داد و گفت در صورت سیر صعودی شیوع کووید-۱۹ محدودیت‌ها از سرگرفته خواهند شد. علیرضا رییسی معاون وزیر بهداشت نیز اظهار داشته است که آمار کشوری رعایت پروتکل‌ها که حدود ۷۸ درصد بود، در حال حاضر به ۲۳ درصد رسیده است و در تهران از ۶۲ درصد به ۱۱ درصد.

اعتراضات به عدم رعایت پروتکل‌های بهداشتی و دستورالعمل‌ها در میان مردم، چه در بازارها، یا در میان اصناف، یا در ادارات و مراکز مختلف و یا در ترددهای میان شهری، و نیز در سفرها، شامل اعتراضات مردم به مردم، یا مسئولین به مردم هستند و این امر گویای عدم رضایت عمومی و نیاز مبرم به همتی فراگیر برای رفع چنین معضلی است.

در این میان حتی شاهد حضور کسانی در محیط کاری ادارات هستیم که تست کرونای آنها مثبت بوده است ولی به لحاظ اصرار رئیس اداره یا کارفرما، کارگر و یا کارمند مجبور به حضور در محل کار شده است و این کار بی شباهت به جنایت نیست زیرا این مسئله، از ارباب رجوع، تا کارکنان و حتی خود رئیس اداره و یا کارفرما را تهدید می‌کند و این کار جرم است. حتی تردد این افراد از مسیر خانه تا اداره نیز خطرناک است. با اینحال آنها مجبور به حضور در محل کار خویش بوده اند.

آخرین آمار مبتلایان و فوت شدگان کشور بر اساس اعلام وزارت بهداشت در تاریخ 22تیر 99 بر اثر بیماری کووید19 و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی چنین اعلام گردید: مجموعا تعداد ۷ 25 هزار 3۰3نفر بطور قطعی مبتلا به بیماری کووید۱۹ گردیده اند و شمار جان باختگان کرونا در کشور به 12 هزار و ۸2۹ نفر رسید.

البته به آمار رسمی اعلامی از طرف دولت نمیتوان اعتماد کرد و تا زمانی که به اندازه کافی در سطح کشور تست صورت نگیرد، آمار مبتلایان اعلام شده، میتواند پايینتر از آمار واقعی باشد.

حال چنانچه عدم آگاهی و یا بی مسئولیتی دو عاملی باشند که بخش بزرگی از جامعه را علیرغم ادامه حضور این ویروس خطرناک به خیابانها می کشانند، آنهم بدون ملاحظه در محافظت های بهداشتی شخصی و بدون رعایت فاصله مفید و سالم از دیگران، جامعه مدنی بایستی باعث فعال و بیدار شدن نیروهای محرکه جامعه شود و دو امر ذیل را بعهده بگیرد؛

– آگاهی رساندن در مورد حاد و خطر ناک بودن بیماری، و

– فعالیت و بکارگیری روشهای مختلف برای بیدار کردن حس مسئولیت شناسی در جامعه و فعال شدن وجدان ملی

نیروهای محرکه فهیم جامعه اعم از کادر درمانی و معلمان و اساتید دانشگاه و نیز دانشجویان و دانش آموزان ( چه در دوره تعطیلی دانشگاه ها و مدارس و چه هنگام باز شدن آن مراکز) شایسته ترین و بهترین یاری رسانان جامعه در دو امر فوق هستند. چرا که با طیف عظیمی از جامعه در ارتباط تنگاتنگ هستند و می توانند پیام آوران بیداری و مسئولیت پذیری باشند.

مردم بایستی بدانند که با نظام و دولتی روبرو هستند که حتی در کار اطلاع رسانی نیز دقت و پیگیری لازم را بکار نمی گیرد و از ظرفیت عظیم رسانه های همگانی و مطبوعات برای اطلاع رسانی مرتب به اقصی نقاط ایران استفاده لازم را نمی برد.

لذا بر جوانان و کادرهای علمی ایران است که از ظرفیت شبکه های اجتماعی و مجازی استفاده کرده و کادر پزشکی مورد وثوق مردم ایران را به همکاری فرا بخوانند تا اطلاعات و تجارب و دانش ذیقیمت خود را از ایران، و نیز از دیگر متخصصین سراسر دنیا، در شناخت و معالجه ویروس کرونا در اختیار مردم قرار دهند و اطلاعات را بطور دقیق و مرتب بروز گردانند.

جوانان هر منطقه، دهستان و شهرستانی بایستی با قبول مسئولیت و ساختن هسته های اطلاع رسانی کار تفهیم و رساندن اطلاعات قابل وثوق را در مورد وخامت ابتلای به این بیماری به آن بخش از جامعه که از طریق شبکه های مجازی امکان دریافت اخبار دقیق را ندارند بعهده گیرند .

همچنین ضروریست که به مردم از طریق خود جامعه مدنی آموزش داده شود که با بازگشت دوباره به محیط کار و تحصیل، بایستی بکار برنده تمام تمهیدات و ابتکاراتی باشند که می توانند در راستای عدم ابتلا و آلودگی آنان، کارا و مفید واقع شوند و از کارفرمایان و یا مسئولین مراکز آموزشی و یا کلاً دولت و مسئولین مربوطه، تأمین وسایل مورد نیاز و رعایت نظافت و فاصله گذاری در این مراکز را مصرانه خواستار شوند. این درخواست، ضامن حفظ حیات و از حقوق ذاتی آنهاست و کمترین کوتاهی و سهل انگاری می تواند باعث ابتلا و یا مرگ آنان گردد و تنها با رعایت شرایط ایمنی و فاصله گذاری های مناسب می توان دوباره به بازگشت به زندگی غیر قرنطینه ای، آنهم بطور نسبی، اعتماد کرد.

یاد بگیریم که در صورت روبرویی با شرایط پر خطر در محیط های کار و آموزش و یا حتی در خیابانها، با اعتراض و مقاومت مدنی به برقراری شرایط کم خطر به شرح ذیل بکوشیم، و فراموش نکنیم که ابتلا به این بیماری اغلب بعلت عدم رعایت مراقبت شخصی رخ میدهد.

– با رعایت مراقبتهای بهداشت شخصی از قبیل شستن دستها با صابون و نیز زدن ماسک و رعایت فاصله 2 متری با نفر بعدی. و

– یاد آوری حق مشترک در زنده ماندن، از طریق تذکر دوستانه به سایر هموطنان آنهم با لحن دعوت به بکار گیری همت همگانی بر اینکه “من با استفاده از ماسک و رعایت فاصله به جان تو ای هموطن اهمیت میدهم و تو نیز با رعایت متقابل چنان کن!”

برقراری شرایط کم خطر، از جمله رعایتهای شخصی و توجه به رعایت آن از جانب دیگران و توجه دادن آنها به اهمیت موضوع، از این منظر مهم است که کسی نگوید “من رعایت میکنم یا نه بخودم ارتباط دارد و حق من است که برای خودم تصمیم بگیرم”! در صورتی که شخص فقط در حالتی که با دیگران هیچ ارتباطی ندارد می تواند چنین کند، و البته در آن صورت نیز درست نیست زیرا انسان در قبال حفظ سلامت بدن خویش نیز موظف است.

در این رابطه گاهی اجتماعاتی وجود دارند که نه به لحاظ حضور در محیط کار و اداره و کارخانه است، نه مربوط به شلوغی های رفت و آمد درون شهری است، و نه حضور دانش آموزان و دانشجویان در مراکز آموزشی و دانش اندوزی همچون مدرسه و دانشگاه است. برای مثال حضور در مساجد، کلیساها،کنیسه ها، مراکز زیارتی و یا برگزاری جشنهای عروسی و مهمانیها و یا اجتماعات عزاداری و سینه زنی، تکیه ها و حسینه ها و امثالهم…که حضور در این مراکز به شیوع بیماری دامن میزند و کنترل اپیدمی را بسیار سخت و حتی غیرممکن میسازد.

در آغاز شیوع بیماری کرونا و در روزهای آغاز قرنطینه و همچنین در ادامه آن، مرتبا شاهد فشارها و مخالف خوانی های عده ای بوده ایم که علی رغم توصیه های اکید متخصصین و مسئولین پزشکی بر ضرورت بسته بودن و تعطیلی تمام مراکز تجمع در سراسر کشور بمنظور جلوگیری از شیوع بیماری کرونا، بر باز بودن مساجد و حرم های زیارتی و مراکز عزاداری و نوحه خوانی و سینه زنی، اصرار میکردند و به برگزاری نمازهای جماعت و زیارت مقابر و تشکیل جلسات عزاداری مبادرت میکردند. در این رابطه صحنه های اعتراضی و هیجانی غیر قابل درک و توجیهی را نیز مانند لیس زدن ضریح مقابر و یا سینه خیز رفتن روی صحن حرم و یا تهدید به آتش زدن آن مکانها برای اعتراض! نیز ایجاد کردند. حال آنکه کدامیک از این اعمال دینی است و یا اصولا اسلامی، سوال مهمی است که باید در جستجوی پاسخ آن همت گمارد.

نتاقض شدید این رفتارهای غیر اسلامی، و اصولا غیر عقلانی، با توصیه ها و تفکرات اسلامی قابل بررسی و توجه است.

عده ای از آخوندها و روحانیون، بر خلاف نظر و منش ائمه که پیروان راستین قران بوده اند، با جعل حدیث های متعدد از آنان، گفتار و منش آنها را به فراموشی سپرده و رفتار و مراسم و مناسکی را باب کرده اند که با نص صریح قران منافات شدید دارد. همچون باب کردن رفتارهای بت پرستانه در زیارت مقابر و حرم ائمه، همچون بوسیدن ضریح و شفاعت خواهی از آنان و آنان را تنها نجات دهنده خطاب کردن و تقاضای رفع حاجت از آنها، که در تضاد شدید یا یکتا پرستی است، زیرا بر طبق آیات قرآن پرستش هر موجودی، حتی پبامبر، و رفتار خداوندگاری از آنان طلب کردن و اتکا و شفاعت ‌خواستن از مرده، عین شرک بوده و بارها در قران تاکید شده است که بجز خدا را نپرستید و طلب شفاعت و یاری تنها او را سزاست و مظاهر شرک را بایستی طرد کرده و از آنها دوری جویید چرا که این بت های ذهنی، ساخته ذهن قدرت پرستان هستند و انسان را از نعمات خداوندی بدور میدارند و او را دچار ذهنیتی تخریبگر خواهند کرد.

همچنین باب کردن مراسم و ‌اعمالی که در آنها خشونت نسبت به خود و‌ دیگری نهفته است، همانند دسته های سینه زنی و زنجیر زنی، همگی بر ضد اسلام است زیرا اسلام مخالف خرافات و صدمه زدن به جسم انسانها و مدافع رشد انسان خلاق و مبتکر است. به طریق اولی امام حسین سرور آزادگان هدفش بسط عدالت و آزادی در بین مردم و‌ ایستادگی در مقابل ظلم و زور بوده است‌ .لذا بنام آن امام نبایستی مروج مراسمی شد که خود ترویج خشونت و زور است و با توحید ضدیت آشکار دارد. ترویج نظر و منش ائمه در احترام به عقل و دانش است و پیروی از حکم عقل و دوری جستن از خرافات و زور گویی نظری و‌ عملی.

مراسم جعلی ربطی به ائمه ندارند و کسانی که آنرا به ائمه نسبت میدهند، اعمالی سراسر خشونت و شرک و خرافات را تبلیغ می نمایند و از حرمت و منزلت جان انسانها نزد ائمه بی خبرند و بدینسان با اسطوره سازی های جعلی، رسم واقعی ائمه را از خود بیگانه و انسانها را در تنیده ای از باورهای دروغین و عقیم سازفکری به تخریب خویشتن وا می دارند.

ازاینرو جامعه مدنی بایستی به مخالفت با برگزاری این مراسم به جد بکوشد و برای بسط عدالت خواهی و آزادگی و نیز رعایت منزلت انسانی و مقابله با زورگویی بپا خیزد .

اما مراسم مذهبی دیگری نیز هستند که از بطن همان دین و‌ مرام میتراوند و ویژه گی مسالمت آمیز دارند که ساختگی نیست. مانند شرکت در نماز جماعت در مساجد یا حضور در کلیسا ها و‌ یا کنیسه ها و معابد زرتشتیها برای انجام فرایض دینی، که در این موارد نیز توصیه می شود، تا برطرف شدن خطر این بیماری در سطح جامعه، از برگزاری این مراسم در این محیطها، که اکثرا نیز محیطهای بسته ای هستند، خودداری شود .مگر اینکه برگزاری آن مراسم دیگر خطری متوجه سلامت انسان نکند .مثلا با حفظ دقیق فاصله ها در حین نماز و رعایت ملاحظات دیگر. البته شرکت در بعضی مراسم، مستحب بوده و اجباری نیست مانند نمار جماعت در اسلام که شرکت در آن کاملا مستحب است.

این نکته که رعایت قرنطینه یا حفظ فواصل اجتماعی در همه اماکن ضروریست، در مورد تعطیلی مراکز آموزشی نیز صدق میکند، ولی بدان معنا نیست که آموزش هم باید تعطیل شود و دولت ها از جمله دولت ایران موظف هستند که شرایط لازم برای تهیه اسباب و ابزار این مهم را تامین نمایند، زیرا حق تحصیل، حقی همگانی است و کودکان و نوجوانان و جوانان باید از امکانات تحصیل و رشد برخوردارگردند. پس اگر شرکت در کلاس های درس حضوری ممکن نباشد، از طریق اینترنت و با استفاده از تلفن همراه یا تابلت و یا لپ تاپ و کامپیوتر می توان امکان تدریس را فراهم نمود .

البته باید توجه کرد که بسیاری از خانواده های ایرانی امکانات مالی تهیه این وسایل را ندارند و‌ دولت وظیفه دارد که این امکانات را برای خانواده های با درآمد پایین فراهم آورد و یا از بودجه آموزش و‌ پرورش این وسایل را تهیه و به دانش آموزان اهدا و یا بعنوان امانت مدرسه در اختیارشان قرار دهد.

قابل توجه اینکه، هنوز اطلاع دقیقی از اینکه معضل این بیماری تا چه زمان ادامه خواهد یافت، در دست نیست. بر اساس داده های موجود پیش بینی می شود بحران ناشی از این بیماری تا یافتن و تولید و تزریق واکسن به همگان، لذا حداقل تا پایان سال آینده ادامه یابد و شرایط فعلی برقرار بماند و‌ نمی توان بدون داشتن امکانات لازم و برنامه ریزی اصولی و صحیح جان جوانان و کودکان را با حضور در مراکز آموزشی بخطر انداخت. در کشورهایی که سطح رعایت امور بهداشتی و حفظ فاصله لازم در میان شهروندان بالاست، امکان برگزاری کلاس های درس با رعایت فاصله جزو برنامه ها می باشد .

با این اوصاف بسیار بجاست که جامعه مدنی و کادر علمی ایران خود مسئولیت بیدار کردن جامعه و فراخواندن آنان به رعایت ضوابط بهداشتی را بعهده بگیرد.

بایستی به جامعه هشدار داد در صورتی که توان مقابله کادر درمانی کشور پایان یابد، و با توجه به اینکه شمار بسیاری از زبده ترین نیروهای کادر درمانی شجاع و فداکار ایران بر اثر ابتلا به بیماری کووید 19 متاسفانه فوت شده اند، و چنانچه کمبود یا فقدان امکانات و تجهیزاتی که بتواند آنان را از ابتلا محافظت کند ادامه یابد، کشور ما با یک فاجعه انسانی غیر قابل جبران روبرو خواهد شد. تحلیل قوای جسمی و روحی کادرهای پزشکی و درمانی، امری نیست که بسرعت قابل جبران و یا جایگزینی باشد و فقدان هر نیروی پرسنلی در این حوزه، مساوی با به خطر افتادن جان دهها بیمار و عدم امکان درمان آنهاست و خبر تاسف بار ابتلای همزمان 50 نفر از کادر درمانی بیمارستان مسیح دانشوری در سایتهای خبری داخلی در 18 تیر ماه، بیانگر فاجعه ای ناگوارتر از ابتلای تعداد معدودی بیمار به کروناست زیرا حذف چنین نیروی قابل توجهی از جمعیت فعال درمانگر جامعه، به معنی تلفات بیشتر بیماران مبتلا که محروم از داشتن نیروی کافی پزشکی بوده اند، خواهد بود.

گاهی آمار نقش مهمی در بیداری افراد ایفا می کند. در آمریکا در (23 تیر 99) تعداد فوت شدگان بر اثر ابتلا به بیماری کرونا135 هزار نفراعلام شده است. این تعداد بیش از دوبرابر تعداد کشته شدگان سربازان امریکایی در جنگ ویتنام ( 58200 نفر ) بوده است! و توجه به این آمار و مقایسه ابعاد خسارتهای شوم این بیماری با تلفات یک جنگ بزرگ بسیار تکان دهنده است.

چرا بایستی به آمار دروغ نظام ولایت فقیه اعتماد کرد و جامعه مدنی ایران چرا خود نباید امر حفاظت از خویش را بعهده گیرد و چرا باید به استقبال چنین فاجعه انسانی دهشتناکی برود؟!

ایران مملو از کادرهای زبده فکری پزشکی و اقتصادی است که می توانند با به مبارزه برخاستن با تحمیلات نظام، با نافرمانی و عدم اطاعت در مقابل فشارها و بی مسئولیتی های نظام حاکم، به ارائه طرحهای بسیج جامعه مدنی بپردازند و جامعه را به مسئولیت پذیری در قبال حال و آینده خود فرا بخوانند . چه مسئله ای حاد تر از بخطر افتادن بلافصل جان میلیونها ایرانی میتواند جامعه مدنی را به اقدام و کنشگری و بیداری وجدان عمومی بخواند؟

 

در اینجا اشاره ای اجمالی به رعایت چند نکته برای جلوگیری از ابتلا به ویروس کرونا داریم:

قبل از هر توصیه ای به رعایتهای بهداشتی فردی و جمعی، به ضروری ترین نکته در زمینه مقابله با اشاعه این ویروس میپردازیم و آن توجه به برقراری مداوم تهویه مناسب جریان هوا در محیطی است که در آن قرار داریم و همچنین پرهیز از اقامت طولانی در محیطی که افراد زیادی در آنجا ساکن، و یا در رفت و آمد هستند. قابل توجه اینکه استفاده از وسایل تهویه هوا مانند کولر و پنکه چنانچه جریان هوای بسته را یکطرفه در محیط به گردش درآورد نیز به هیچ عنوان توصیه نمیشود و باید چنان باشد که بطور منظم هوای تازه به سیستم وارد شده، و از آنجا به محیط منتقل گردد.

اشاره به راههای موثر دیگر در مهار این ویروس:

۱- یکی از مهمترین راه کارهای فردی برای جلوگیری از ابتلا به بیماری کرونا که بسیار هم ساده است؛ شستن مرتب دست ها با صابون است.

دستها را بایستی بطور مرتب بشوییم زیرا اگر دست های ما با اشیایی آلوده به ویروس در تماس باشند، آلوده گشته و در صورت تماس با صورت و دهان و چشمها می‌توانند موجب بیماری ما شوند.

طبق اطلاعی که سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است، با شستن دستها به تعداد ۱۰ بار در روز، میتوان تا حدود ۳۰ درصد احتمال ابتلا به بیماری کرونا را کاهش داد. البته از آنجا که کشور ایران با مشکل کم آبی مواجه است، میتوان هنگام آغشتن دستها به صابون (نیم تا ۱ دقیقه) از باز گذاشتن شیر آب خودداری کرد.

۲- زدن ماسک: با پوشیدن ماسکهایی که دارای لایه های‌فیلتر کننده هستند، مانع از دریافت یا انتقال ترشحات دهان در هنگام صحبت یا عطسه و سرفه از دیگران به خود و یا از خود به دیگران میشویم. لایه ها ی فیلتر باید عبور ویروس را تقریبا به صفر برسانند.

۳-رعایت فاصله ۱ تا ۲ متر با افراد دیگر. در هر محیطی. ( محل کار، محیط های آموزشی، فرهنگی، تفریحی یا مراکز مذهبی و یا پادگانها، مطب ها، رستورانها، کافه ها، فروشگاه ها، پارکها و…)

حتی در صورت استفاده از ماسک هم باید این فاصله مطمئنه را از یکدیگر حفظ کنیم!

۴- از لمس غیرضروری سطوح، راه پله ها، وسایل موجود درفروشگاه ها و خصوصا بیمارستان ها و مطب های پزشکی و‌ نیز ضریح اماکن مذهبی باید خودداری شود. زیرا احتمال آلودگی این سطوح بسیار بالاست و ضریب نظافت و ضدعفونی کردن مرتب آنها بسیار پایین.

۵- در شرایط و زمانهای غیرقرنطینه‌ای، تجمعات محدود چنانچه فاصله یک متر و نیم و پوشیدن ماسک رعایت شود، بلامانع است

۶- برای‌ حفظ خود و‌ دیگران اگر احساس میکنیم علايم شناخته شده بیماری کرونا را داریم (از جمله: از دست دادن حس بویایی و‌ چشایی، تب و‌لرز، سرفه های خشک و‌ متوالی، ‌احساس تنگی نفس، و یا حتی اسهال و‌استفراغ و‌ حالت تهوع و … ) بایستی به پزشک مراجعه نماییم و در صورت ابتلای به ویروس لازم است به مدت ۲ تا ۳ هفته در قرنطینه بمانیم.

ضرورت ضدعفونی کردن محیطهایی که در آن قرار داریم:

با توجه به شروع گسترده و همه گیری ویروس خطرناک و مرگبار کرونا در ماههای اخیر، بسیاری ازشهروندان در خصوص احتمال انتقال و انتشار این ویروس از طریق تماس با سطوح مختلف و محیط های خانه و خودرو و محل کار ابراز نگرانی کرده اند که این نگرانی کاملا بجاست.

تمام توصیه های بهداشتی برای جلوگیری از شیوع ویروس کرونا و به منظور قطع زنجیره انتقال و انتشار آن در جامعه است و توجه بدانها بسیار حائز اهمیت است.

برای گند زدایی و ضدعفونی کردن سطوح مختلف

1-مواد ضد عفونی کننده با الکل حداقل ۷۰ درصد قادر خواهند بود ویروس کرونا را تقریباً در تمامی سطوح از بین ببرند. در صورت عدم دسترسی به الکل و مواد ضدعفونی کننده استاندارد، می‌توان از محلول آب و صابون برای گندزدایی سطوح مختلف استفاده کرد.

2-بایستی توجه کرد که زمانی در مقابل ابتلا به این ویروس محفوظ هستیم که تمامی سطوحی که در تماس با آن قرار میگیریم را با دقت ضد عفونی نماییم. ضد عفونی نکردن یک بخش از منزل و یا خودرو و یا محیط کار می تواند کلیه زحمات را بباد داده و از همان محل ویروس به بدن ما راه یابد.

3- در مورد خودروها و یا آسانسورها و کامپیوتر ها و موبایلهایی که با یک صفحه نمایش لمسی و تاچ اسکرین مجهز هستند، نباید از محلول های ضدعفونی کننده حاوی آمونیاک استفاده کرد چرا که ممکن است ناحیه حسگر اثر انگشت و شفافیت نمایشگر آن از بین برود.

4-محیطها و سطوحی که بایستی ضد عفونی گردند:

خودرو: رانندگان باید توجه داشته باشند تمامی سطوح مختلف خودرو نظیر فرمان، دستگیره های درب، دنده، دکمه های مخصوص شیشه پنجره، دستگیره های مربوط به چراغ راهنما و بوق، کمربند، پخش صوت و صفحه نمایش روی کنسول مرکزی را با محلول ضدعفونی کننده استاندارد پس از هر بار استفاده و سوار و پیاده شدن از خودرو گندزدایی کنند تا احتمال انتقال ویروس را به راننده و سرنشینان خودرو کاهش داده و به صفر برسانند. حتی سکه و یا اسکناس دریافتی از محل دریافت عوارض جاده ای را نیز درلای دستمال آغشته به ماده ضد عفونی قرار دهند. رعایت ضدعفونی کردن سطوح تماسی، در مورد استفاده از دوچرخه و موتور نیز صدق می نماید و همینطور در مواقع استفاده از اتوبوس و مترو.

منزل: در منزل کلیه دستگیره ها و کلیدها و درب ورودی منزل، صندوق پستی، زنگ یا آیفون منزل، نرده های راه پله ها، دستگیره و دکمه های آسانسور، پریز های برق، سطوح آشپزخانه و وسایل موجود در آن، و نیز دستشوبی و توالت و تلفن و کنترل از راه دور و تلفن موبایل و ثابت و کامپیوتر و مواد غذایی خریداری شده و حتی کف کفش و…میتوانند آلوده به ویروس باشند. برخی را با محلول آب و صابون میتوان تمیز کرد و مقرون به صرفه است و برخی را بسته به جنس آن وسیله و یاسطح، با الکل 70 درصد.

محیط کار: در ادارت از درب ورودی و زنگ و نرده های راه پله تا درب و دکمه های   آسانسور تا دستگیره ورود به اتاق کار و وسایل مورد استفاده ( صندلی، تلفن، کامپیوتر و وسایل تحریر و دستگیره پنجره و کلید و کمدهای اداری و… ) همه باید ضدعفونی گردند.

محیط های آموزشی: مکانها و وسایلی که مورد استفاده اساتید و معلمان و دانشجویان و دانش آموزان است ( اعم از دستگیره های درب کلاس ها و صندلی و گچ تخته و میز و نیمکت و پریز برق و کامپیوتر و وسایل آزمایشگاه ها و…) بایستی توسط مسولان آموزشگاهها و مدارس ضد عفونی گردند. از طرفی حضور دانشجویان و دانش آموزان با دستکش در این محلها، میتواند به حفظ سلامت جمع کمک کند.

5- توصیه می شود رانندگان اتوموبیل و یا وسایل نقلیه عمومی و سرنشینان و نیز کسانی که به محیطهای آموزشی و یا کاری و یا منزل خود  وارد می شوند بلافاصله بعد از ورود و یا خروج ، دستهای خود را با ژل و محلولهای ضدعفونی کننده پاک کنند تا بدین ترتیب از انتقال و انتشار ویروس های احتمالی ازطریق دستان خود به سایر سطوح جلوگیری به عمل بیاورند.

6- آخرین بررسی ها نشان میدهد که ویروس کرونا نه تنها از طریق قطرات موجود در بزاق (از طریق صحبت کردن و سرفه و عطسه) منتقل می شود، بلکه ویروس هایی که از دهان شخص مبتلا و یا ناقل ازطریق صحبت و یا سرفه و یا عطسه خارج می شوند می توانند بر روی ذرات معلق در هوا یا Aeropartikel چسبیده و از ماسک عبور کرده و وارد دهان افراد شوند چرا که این ذرات معلق در هوا بسیار کوچکتر ازقطرات حاوی ویروس هستند...

کلیه اطلاعات بهداشتی و توصیه های پزشکی که دراین بیانیه ارائه شده است با مشورت خانم پروفسور فیروزه بنی صدردارای فوق تخصص بیماری های عفونی و مسئول بخش بیماری های عفونی بیمارستان شهر رانس فرانسه انجام گرفته است.

پزشکان آلمانی توصیه میکنند که در محیط های بسته، که در آنجا بحث و گفتگو می شود و یا آواز خوانده می شود و یا دو نفر با هم بر سر یک میز هستند، مانند میزهای رستورانها … و امکان ابتلا بیشتر است، بایستی پنجره ها را از دو طرف باز نگاه داشت تا ذرات هوا در یکجا نمانند و از فضای بسته به بیرون انتقال یابند.

مساله انتقال ویروس توسط ذرات معلق در هوا امری است که بتازگی در آلمان مورد بررسی قرار گرفته است و از اینرو ممکن است بر اثر این اطلاع مجددا مقرراتی برای بستن دوباره برخی مراکز برقرار گردد.

در پایان به عنوان نمونه، تجربه دو کشور فرانسه و آلمان در رابطه با مواجهه و مدیریت بحران کرونا ارائه میگردد:

در اینجا لازم به ذکر است ما قصدی بر قضاوت ملتهای فرانسه یا آلمان را نداریم و متن ذیل حاصل بررسیها، برداشتها و دریافتهای محدود ما می باشد.

 

چگونه ‌ملت‌ فرانسه و دولت فرانسه با کرونا برخورد کردند؟ قوتها و ضعفها

در بررسی وضعیت فرانسه، سعی میشود بیشتر با اطلاعات مربوط به دوران بحران و اوجگیری کرونا بررسی را انجام دهیم و نه شرایط فعلی.

در بررسی سعی کرده ایم به سوالات زیر پاسخ دهم.

۱- ایا تصمیمات بر حسب یافتن راه حل در دراز مدت و کوتاه مدت انجام شد؟

۳- ملت فرانسه برای پذیرفتن در خواست قرنطینه چگونه عمل کرد؟

۴- نقش پزشکان و‌متخصصین چه بود و چه است؟

۵- نقش دولت و نیروهای سیاسی چه بود؟

در ابتدای اعلام دولت چین به وجود این ویروس جدید، برخورد با آن بدینصورت بود که عده ای می پنداشتند، این ویروس تنها در چین وجود دارد و خطر را تا قبل از ۱۰ ماه مارس ۲۰۲۰ حس نمیکردند.

اما در ایتالیا این بیماری شیوع پیدا کرده بود و بیمارستان‌ها پر از بیمار شده بودند. انزمان هنوز دولت فرانسه نیاز به اعلام ممنوعیت اجتماعات و برقراری قرنطینه را احساس نکرده بود و در تلویزیون‌ها پزشکان مدعی بودند که سیستم بهداشتی فرانسه را نباید با ایتالیا یکی دانست!

دولت فرانسه فکر کرده بود کارهای لازم را انجام داده است اما چون هنوز از برگزاری اجتماعات جلوگیری نشده بود، در شهر مولوز در شمال فرانسه از ۱۷ تا ۲۱ فوریه ۲۰۲۰ توسط مسیحیان فرقه اوانجلیس مراسمی مذهبی با شرکت ۲۵۰۰ نفر از پیروان این فرقه برگزارشد.

عده ای از شرکت کنندگان در این مراسم که از نقاط مختلف فرانسه آمده بودند مبتلا به ویروس کرونا بودند، اما عدم شناخت کامل از ویروس و راههای مقابله با آلودگی و ابتلا، باعث شد که اکثریت حاضران در مراسم مبتلا شوند و پس از بازگشت به شهرهایشان، باعث شیوع این بیماری و مرگ بسیاری از مردم در شهرهایشان شوند.

آن زمان این ویروس کاملا شناخته نشده بود و کسی نمیدانست چگونه باید عمل کند و امروز می توان گفت اگر اعلام قرنطینه و ممنوعیت اجتماعات زودتر برقرار شده بود امکان داشت که وضع مبتلایان به این بیماری در فرانسه به نحو دیگری شکل گیرد.

دو منطقه در تمام فرانسه بیشترین آمار مبتلایان را دارند. استان های شرق فرانسه و استانی که شهر پاریس در آن قرار دارد.

با بالا رفتن تعداد بیمارها، خصوصا در این دو قسمت، دولت فرانسه به فکر بستن اماکنی چون سینماها، تاترها، رستوران‌ها، قهوه خانه ها، سالن های ورزشی، استادیوم‌ها…افتاد زیرا در فرانسه، به گفته وزیر بهداری، بر اساس گزارشی از روزنامه “له کو” (Les Echo) در تاریخ 11 مارس 2020 ، فرانسه تنها ۵۰۰۰ تخت با دستگاههای لازم برای مقابله با این نوع بیماری‌ها داشت و دولت با این تصمیم بر آن بود تا بیمارستانها بتوانند جوابگو باشند. در آخرین شب یاز بودن رستوران‌ها جمعیت زیادی جمع شده بودند، آنروزها احساس خطر نسبت به ویروس هنوز کم بود.

ابتداء دولت قرنطینه اجباری ولی بدون جریمه را مقرر کرد که متاسفانه عده زیادی توجه نکردند. سپس حکومت سعی کرد شرایط مطلوب را از طریق کنترل و جریمه افرادی که قرنطینه را بدون دلیل رعایت نکرده بودند برقرار کند.

امروز اکثریت مردم فرانسه قرنطینه را رعایت میکنند.

چرا اینطور عمل کردند؟

میشود اظهار کرد که ملت فرانسه ملتی است که برای هر تصمیمی باید علت آنرا درک کند! اینکه دولت تصمیمی گرفته است برای قبول مردم کافی نیست! اوایل شیوع ویروس کرونا، پزشکان متخصص با علم و اطلاعاتی که از آن ویروس در آن مقطع داشتند ،آنرا همانند ویروس آنفلوآنزا می پنداشتند، اما متاسفانه در اظهار نظر هایشان احتیاط را رعایت نمی کردند و داده ها و اطلاعات پیش رویشان، پذیرش ضرورت قرنطینه را برایشان دشوار می کرد!

حتی درموقع برگزاری انتخابات شهرداریها، که درهمان زمان‌ها انجام می شد، احزاب راست افراطی و چپ افراطی گفته بودند اگر حکومت این انتخابات را برگزار نکند یعنی کودتا کرده است! رییس مجلس سنا و اکثریت سناتورها هم فشار میاوردند که انتخابات باید برگزار شود، نخست وزیر و تعدادی از نمایندگان مجلس هم همین خواست را داشتند و رییس جمهوری فرانسه، آقای مکرون، با آنکه

تمایلی به این کار نداشت، زیر بار رفت و انتخابات برگزار شد. نتیجه این شد که بخشی از جامعه خطر ویروس را جدی تلقی نمی کرد. اما پس از آنکه هر روز تعداد قربانیان این ویروس بالا رفت جامعه فرانسه خطر و اهمیت رعایت قرنطینه را بیشتر درک کرده و اجرا میکرد، و سیاسیون هم‌ حرفشان را تغییر دادند!

تجربه نشان داد که دولت فرانسه در رابطه با پیش بینی خطرات و بنابرین تهیه امکانات، قبل از رسیدن ویروس، خوب عمل نکرده بود، اما بعد از شیوع بیماری سعی کرده و  ‌میکند درست عمل کند.

چه می توانست بکند؟

مسئولین می توانستند جامعه فرانسه را از خطر این نوع ویروس ها  و چگونگی برخورد‌ با آن آگاه سازند، و با تهیه مواد ضد عفونی، تهیه تست کافی و یا ایجاد توانایی کافی، تولید و  ‌پخش انرا ، ممکن سازند.

در مورد ماسک، مسئله فرق میکند. سازمان بهداشت جهانی در ابتدا فقط برای کسانی که مریض بودند ماسک را ضروری اعلام کرد، و پزشکان فرانسه هم موافق بودند و دولت هم به فکر تولید یا خرید ماسک لازم بر نیامد. اما پس از اندک مدتی نظر پزشکان فرانسه تغییر کرد ‌و چون حکومت اقدام لازم را نکرده بود کمبود ماسک بوجود امد!

فرانسه کشوری است که تا به حال دولت مرکزی تصمیمات را بطور یکنواخت برای همه اتخاذ می کرده است، اما رویارویی با مسائل ناشی از حضور این ویروس در زندگی مردم و ضرورت اتخاذ تصمیمات مربوط به کنترل و دفع آن، نیاز به اعتماد به منتخبین شهری و منتخبین استان‌ها و همکاری با استاندارها را برای به اجرا گذاشتن تصمیمات لازم با توجه به واقعیت های هر منطقه ایجاد کرد و رییس جمهور نیز خواستار هماهنگی همگانی شد، که می‌تواند در آینده موجب پیشرفت مهمی برای دمکراسی فرانسه بشود.

نمونه دوم: چگونه ملت و دولت آلمان در مبارزه با کرونا الگو شدند

کشورهای زیادی منجمله کره جنوبی بعلت مدیریت سریع در مهار کرونا و یا نیوزلند نیز بعلت مدیریت صحیح، ولی با جمعیت 5.5 میلیونی، از جمله کشورهای موفق در مهار کرونا بوده اند . اما کشور آلمان با توجه به جمعیت 80 میلیونی و در مقایسه با همسایگان اروپایی خود همچون فرانسه و ایتالیا و اسپانیا در مهار ویروس کرونا بسیار موفق و الگوی مهار ویروس کرونا بوده است.

هر چند با وجود داشتن جمعیت نسبتا یکسان بین ایران و آلمان عملکرد دولت مسئولیت پذیر آلمان با دولت بی مسئولیت ایران قابل مقایسه نیست، بی فایده نیست که عملکردهای دو دولت را بدون در نظر گرفتن تفاوت اوضاع اقتصادی دو کشور با هم مقایسه و رفتار دو جامعه را صرفنظر از دولتها با هم مقایسه کنیم.

همه مستحضرند که در وجه اقتصادی نیز دولت حاکم بر ایران پشت مسئله تحریم پنهان گردیده تا بتواند بی عملی خود را در عدم حمایت مالی و اقتصادی از افراد کم در امد و بنگاههای کوچکی که در معرض ورشکستگی و بیکاری قرار دارند پنهان و توجیه نماید، اما همه ایرانیان نیز واقفند که ایران کشوری با بنیه مالی ضعیف نبوده و نیست و در حال حاضر منابع عظیم مالی، از قبیل موسسات بزرگ مالی همچون بنیاد مستضعفان و کمیته امام و آستانهای قدس و… با سرمایه های هنگفت وجود دارند تا بتوانند برای چند ماه از اقشار ضعیف حمایت مالی نمایند، منتهی اختلاف نه بر اساس ثروت، بلکه بر اساس نوع نگاه به جان انسانها و کرامت و ارزشگذاری آنها میباشد.

1-دولت آلمان، که حزب دموکرات میسحی در راس آن است، از ابتدا در سخنان صدر اعظم خود خانم مرکل چندین بار تاکید کرده است که انسانها دارای کرامت و ارزش هستند و شهروندان مسن و بالای 65 سال، پدر و مادر و پدربزرگ و مادر بزرگ و خواهر و برادر من و شما هستند، و فراموش نکنیم که کشورآلمان بعد از جنگ جهانی دوم بدست این نسل ساخته شده است . لذا حمایت از جان آنها وظیفه مبرم دولت و جامعه مدنی است .

2- بر مبنای همان احترام به جان انسان، سیستم بهداشت و درمان آلمان چه در بخش پزشکی و چه در بخش بیمارستانها بسیار مجهز است .

آلمان به لحاظ ظرفیت بخش های مراقبت ویژه خود با وجود ٢٨ هزار تخت بیمارستانی نسبت به سایر کشورهای درگیر با پاندمی کرونا برتری آشکاری دارد. تعداد این گونه تخت ها به عنوان نمونه در ایتالیا، فرانسه و بریتانیا تنها ۵ هزار تخت است. دولت مرکزی و شورای ایالات آلمان همچنین اعلام کرده اند که تعداد تخت های مراقبت ویژه را دو برابر می کنند و آنرا عملی ساختند .و در ابتدا تعداد زیادی هتل و سالن را به بخش مراقبت ویژه موقت تبدیل کردند.

این کشور، بنا بر آمار بانک جهانی، سالانه بطور متوسط برای هر شهروند 4800 یورو در زمینه درمان و بهداشت هزینه می نماید. چنانچه ملاحظه میشود امر اهمیت دادن به سلامت شهروندان و پیشگیری و تجهیز بموقع جامعه در آلمان حرف اول را میزند.

دولت آلمان در آمدش را نه از منابع طبیعی همچون نفت و گاز بلکه تنها از طریق مالیات از شهروندان به دست می آورد، لذا هم دولت و هم سیاست هایش بایستی در خدمت جامعه ملی باشد وگرنه در دور بعدی انتخابات، انتخاب نخواهد شد و جامعه مدنی آلمان نیز بطور تقریبی نسبت به حقوق خود اشراف دارد.

در مواجه با پاندمی بیماری کووید 19 دولت آلمان نیز در ابتدا غافلگیر شد ولی اطلاع رسانی سریع و بی پرده دولت و نیز مراجعه به کادر درمانی و اپیدمولوژیست ها و نیروهای زبده فکری جامعه اعم از متخصصین پزشکی و روانشناسی و اقتصاد دانان و جامعه شناسان و نیز همیاری رسانه های جمعی و دولتی و خصوصی در اطلاع رسانی شفاف و مرتب و بدون وقفه به مردم باعث شد که تدابیری اتخاذ شود که در آلمان نسبت فوت شدگان به مبتلایان به بیماری کرونا 3.1 درصد گردد که در مقایسه با کشورهای همسایه آلمان و یا امریکا نسبت بسیار کمی است و این رقم بتدریج در اوخر خرداد ماه به زیر 1 درصد تقلیل یافت .

اگر چه آلمان دارای سیستم بهداشتی خوب و مجهزی است و شاید یکی از بهترین‌های جهان باشد، اما آنگلا مرکل صدر اعظم می‌گوید که این ویروس همه گیر در حقیقت شکاف‌ها و کمبودهایی را در سیستم بهداشت آلمان آشکار کرده است.

عوامل بسیاری در آلمان باعث کاهش آمار مرگ و میز بر اثر ابتلای به کرونا بوده اند ولی یکی از آن عوامل، طبق گفته کریستیان دروستن مدیر انستیتو ویروس شناسی بیمارستان شاریته برلین، میتواند انجام تست به موقع کرونا روی افراد مشکوک بوده باشد. بر اساس نظر وی، محققان بیمارستان شاریته برلین یکی از نخستین کسانی بودند که پیش از اوج گرفتن کرونا در ماه ژانویه تست آن را انجام دادند. آلمان ضمنا دارای یک شبکه بزرگ از آزمایشگاه های مستقل است که بسیاری از آن ها تست کرونا را در ماه ژانویه آغاز کردند.

ناگفته نماند که دولت فدرال آلمان آزمایش عمومی و تخصصی را از هم جدا نمی کند و همین امر باعث خود انگیختگی و استقلال مؤسسات تحقیقی و بالتبع تنوع و سرعت گرفتن آزمایشات و باز بودن دست متخصصان در اختراع و سنجش و روبرو شدن با هر نوع تست بوده است. به نحوی که در ابتدای شیوع ویروس کووید 19، سیستم درمان آلمان توانایی 120 هزار تست در هفته را داشته است و در حال حاضر در هفته ۵۰۰ هزار تست شناسایی کرونا انجام می دهند و این رقم بالاتر از بسیاری از کشورهای همسایه اروپایی آن به ویژه فرانسه است که فقط افراد مبتلا به موارد پیشرفته کرونا را آزمایش می‌کنند.

از این پس تمام افرادی که احتمال می‌رود به ویروس کرونا مبتلا شده‌ باشند و یا افرادی که احتمال می‌رود با مبتلایان در تماس بوده‌اند، آزمایش می‌شوند. پیش از این، آزمایش‌ها فقط شامل کسانی می‌شد که به کرونا مبتلا شده بودند.

کارشناسان آلمانی بر این باورند که در این کشور، با توجه به این که یک چهارم جمعیت، بالای ۶٠ سال دارند و امکان افزایش مرگ و میرها در پی سرعت یافتن گسترش ویروس وجود دارد لذا امر فاصله گیری اجتماعی را بعهده هشیاری خود جامعه مدنی نهاده است.

دولت آلمان در زمان قرنطینه اعلام کرد که قرنطینه، همانند کشورهای همسایه، ایتالیا و اسپانیا و فرانسه، کامل نیست. مردم قادر خواهند بود منزل خود را ترک کرده در فضاهای سبز همچون پارکها و جنگلها به ورزش (دو، دوچرخه سواری و پیاده روی و …) بپردازند تا سیستم دفاعی خود را تقویت کنند و در معرض هوای آزاد نیز قرار گیرند و تنها اجتماعات سه نفری (متشکل از تنها 2 نفر از اعضای یک خانواده که با هم زندگی می کنند و یک نفر دیگر که با آنها زندگی نمی کند) را مجاز دانست و از مردم مرتب در خواست می کرد امر مراقبت و فاصله نگاه داشتن و رعایت امور بهداشتی را خود بعهده بگیرند. مردم آلمان ملتی هستند که به قوانین احترام میگذارند. جامعه مدنی آلمان در رعایت این امور مسؤلیت را خود پذیرفت و کمترین میزان جریمه های وضع شده پرداخت شد و دولت آلمان نیز رفتار و خودمسئولیتی ملت آلمان را بی نظیر توصیف کرد و آنرا یکی از بهترین عوامل کاسته شدن از میزان مرگ و میر ناشی از ابتلا به بیماری کووید 19 در آلمان دانست.

ویروس شناسان آلمانی معتقدند که بدترین چالشی که جامعه آلمان می تواند با آن روبرو گردد این است که جامعه در زمان بازگشت به شرایط عادی حدت و شدت خطر بیماری کرونا را که جامعه آلمان را تهدید میکند، رفته رفته فراموش نماید و کمتر فاصله گذاری اجتماعی و بکار گیری ماسک را رعایت نماید. این امر که آیا با بازگشت به شرایط نسبتا عادی اغلب مردم رعایت زدن ماسک و فاصله اجتماعی را خواهند کرد یا نه، همانطور که پیش بینی شده بود در برخی فضاهای خصوصی و خصوصا در میان جوانان فاصله گذاری و زدن ماسک رعایت نمیشود و حتی به اقرار وزیر بهداشت آلمان در برخی از تظاهرات که در شهرهای مختلف آلمان بر ضد نژاد پرستی برگزار شدند فاصله گذاری ها رعایت نشدند. همچنین در استان نورد راین وستفالن در یک کارخانه تولید مواد گوشتی، 1500 نفر از کارکنان آن کارخانه به بیماری کووید 19 مبتلا شدندکه باعث قرنطینه شدن اهالی آن منطقه گردید. همین امر نشان میدهد در برخی مناطق مقررات فاصله گذاری اجتماعی و پروتکل های بهداشتی در آلمان رعایت نمی شوند.

پوشیدن ماسک از روز دوشنبه، 27 آوریل 2020، در تمامی وسائط نقلیه شهری و فروشگاه‌ها در اکثر ایالات آلمان اجباری شده است

با این حال و با توجه به موفقیت نسبی آلمان در کنترل شیوع کرونا، مقام‌های این کشور رویکرد محتاطانه‌ای برای لغو محدودیت‌ها در پیش گرفته‌اند و ملت آلمان خود را تا یافتن واکسن و یا داروی درمانی قطعی، با یک چالش دو ساله با این بیماری آماده می سازد.

کمیته بررسی سلامت در دوران کرونا – مجامع اسلامی ایرانیان- تیرماه 99

دبیر خانه مجامع اسلامی ایرانیان dabirkhaneh@majame.com

نظر بدهید