فقر بمثابه فاجعه بعدی

Apr 8th, 2020 | مقالات

shafiei ali

ترجمعه بخشهایی از مقاله مندرج در اشپیگل شماره 15 بتاریخ 4 تا 11 ماه آپریل 2020

نویسندگان مقاله:

Martin Blasberg; Georg Fahrion; Laura Höflinger;

Susanne Koebl; Fritz Schaap

مترجم: علی شفیعی

فقر: ویروس کرونا بتدریج به مناطق و محله های فقیرنشین در جهان سرایت میکند. نتایج اقتصادی، سیاسی و اجتماعی این امر عظیم خواهند گشت.

در روزهایی پیش از آن که در ریو ژانیو مردن انسانها در اثر ابتلا به ویروس کرونا آغاز گردد، روزنامه برزیلی « او گلو بو » بر روی جلد صفحه اول خود عکسی را زده بود که تأثیر آن شبیه به نگاهی به آخرالزمانی که در آینده نزدیک بوقوع خواهد پیوست، بود. آنچه را آن تصویر نشان میداد، تنها خانه ها بودند. خانه های بیشماری که بهم چسبیده، شبیه به کلبه های باد گیر بر روی یک تپه انبار شده بودند. ولی انسانهایی که در این خانه ها بطور تنگاتنگ در اطاق های نمناک و تاریک و در امتداد کوچه های باریک آغشته به بوی تعفن زباله ها و فاضلاب زندگی میکنند، قابل رویت نبودند.

اما بخوبی میتوان پیش خود وضعیت بد زندگی آنان را تصور نمود. تعداد این انسانها نزدیک به 100 هزار نفر است. آنان در جنوب شهر ریو در منطقه « روسینها » که یکی از بزرگترین محله های فقیر نشین « فاولاس » در آمریکای لاتین است، سکنی دارند.

تصویر روی جلد آن روزنامه بیانگر ترسی است که تنها در برزیل قابل لمس و احساس کردن نیست. بلکه عین همین ترس در ونزوئلا، جائیکه منطقه فقیر نشین آن نام « باریوس » را دارد، در آفریقای جنوبی که به آن « تون شیپز » میگویند، در مناطق محروم نشین لاگوس، بانکوک و دهلی، پایتخت کشور هندوستان ( و در ایران با نام « حلبی آباد » ها در حاشیه همه شهرهای بزرگ ایران وجود دارند: مترجم) :

چه خواهد شد، اگر ویروس کرونا ابتدا به این مناطق محروم نشین سرایت کند؟ اگر این ویروس دامنگیر اقشار پایین و فقیر جوامع گوناگون در سطح جهان گردد، وضعیت جهان چه شکلی بخود خواهد گرفت؟ حتی خیلی پیش از هجوم ویروس کرونا، بخاطر حاکمیت دولتهای ناتوان و بی کفایت در غالب این کشورها، نظامهای بهداشت و تندرستی وضعیت نا بسامان و درهم فروپاشیده ای داشتند.

این برداشت که ویروس کرونا مشکل دیگران است و ربطی به ما ندارد، دیگر در هیچ جای جهان اعتبار ندارد. برای مثال در کشور برزیل خبر مبتلا شدن به ویروس کرونا از منطقه فقیر نشین فاولاس هر روز بیشتر میشود. اگر به منحنی تعداد مبتلا شده گان توجه کنیم، به یاد ایتالیا خواهیم افتاد. وزیر بهداشت برزیل هفته پیش گفت، این امکان وجود دارد که تا آخر ماه آپریل همه بیمارستانهای آن کشور در اثر فشار مراجعه بیش از حد بیماران، درهم فروپاشیده شوند.

ظهر روز پنجشنبه کارکنان این وزارت خانه خبر مبتلا شدن 7 هزار نفر به ویروس کرونا و تعداد 252 مرگ انسان را دادند. کشورهایی همچون نیجریه، تایلند و یا آفریقای جنوبی ابتدا از چند روز پیش است که خبر از ابتلا افراد در بخشهای فقیر نشین کشورشان را میدهند. از ایران زائران شیعه ای که به وطن خویش مراجعت کردند، ویروس کرونا را در خاورمیانه و خاور شرقی پراکندند. همین کار را در هندوستان کارگران سیار بخاطر ممنوع شدن رفت و آمد و ازدحام جمعیت در تمام کشور کردند. چون کارگران مجبور شدند به دهات محل سکنی خویش برگردند، ویروس را به آنجا انتقال دادند.

طوریکه محققین دانشگاه پیرینستون محاسبه کرده اند، بدون پیشگیری جدی تا ماه جو لای امسال تا تعداد 400 هزار هندی مبتلا به ویروس کرونا خواهند گشت. در حالیکه این مدل از سنجش تحقیقی در دیگر کشورهای فقیر نشین اصلاً وجود ندارد. بسیاری از حکومت ها حتی تعداد واقعی مبتلا شده گان به ویروس کرونا مردم خودشان را هم نمیدانند. زیرا در کشورهای پر جمعیت بخاطر نداشتن ابزار تدارکات لازم ( لجیستیکی ) و وضعیت بد مالی کشور ها تست پزشکی از مردم در سراسر کشور انجام نمی گیرد.

بعضی از ملتها، از جمله برزیل و هندوستان، بسیار بزرگ شبیه قاره هستند و نیروی اقتصادی بسیاری قوی دارند. کشورهای دیگری چون هائیتی، کوچک هستند و پیش از آمدن ویروس کووید 19 نیز فقیر بودند. بعضی از این کشورها نظام سیاسی مردم سالار دارند، در بعضی دیگر مستبدین، پوپولیستها و یا ژنرال های جنگ افروز حاکم هستند. بخصوص در کشورهایی که دچار جنگ داخلی هستند، مثل لیبی، سوریه و یا ترکیه، بخاطر ویروس کرونا اخبار کشتار، ویرانی ها و گریزان گشتن مردم از وطن خویش در اثر جنگ در درون این کشورها، از صفحه خبرگزاری ها محو شده است.

ولی میان همه این کشورها نقاط مشترک فراوانی وجود دارند. این نقاط مشترک از این قرار هستند: نابرابری های شدید اجتماعی و اقتصادی، داشتن میانگین بالائی از بیماریهای مزمن در گذشته پیش از آمدن ویروس کرونا، و وجود یک قشر بسیار کوچک و فاسد از نخبه های صاحب امتیاز که از چندین خانواده متصل بهم شبکه ای تو در تو را تشکیل میدهند. این قشر نازک اجتماعی کاملاً جدا و بریده از دیگر مردم این کشورها زندگی میکنند. ( شبیه به شبکه سران مافیایی مالی و نظامی حاکم بر ایران: مترجم)

بعضی از رؤسای دولتها گمان میکردند با انکار وجود ویروس در کشورشان، از شر و جنجال ویروس کرونا راحت شده و در امان می مانند. دیوید هایمن، کارشناس مدرسه بهداشت و نظافت در پزشکی تروپیکال در لندن میگوید: « ما نمیدانیم وضعیت ویروس کرونا در آفریقا چگونه است. ولی داده ای نیز در دست نداریم که به ما نشان دهند، وضعیت آنجا طور دیگری از بقیه جهان باشد

ولی واقعیت اینست که در مناطق فقیر نشینی چون فاولا روسینها در ریو ژنیوی برزیل حتی آب کافی و سالم برای نظافت و شستشوی دست وجود ندارد. در هندوستان، در شهرهای بزرگی همچون مومبای و دهلی، مردم آنجا در چنان هوای کثیف و آلوده به انواع سموم تنفس میکنند که سه ملیون بیمار مبتلا به مرض ریوی سل وجود دارند. ( آلودگی هوای تهران نیز از شهرهای هند کمتر نیست: مترجم) 80 ملیون هندی مبتلا به مرض قند هستند. علاوه بر اینها نظام دفاعی بدن بسیاری از مردم آفریقا به جهت کمبود غذا و ویتامین، و یا مبتلا بودن به بیماریهای ایذر، مالاریا و یا طب لاسای، بشدت ضعیف است.

در اینصورت در حال حاضر فقر شبیه به کهولت سن یک عامل خطرناک جهت مبتلا شدن به ویروس کرونا گشته است. البته معنی واقعی فقیر بودن این است: عدم دسترسی به اطلاعات درست و حقیقی از منابع جدی قابل اطمینان. یعنی اطلاعاتی که دروغهای مستبدین حاکم بر کشورهای فقیر نشین را افشا کند. برای مثال رئیس جمهور تانزانیا، جون ماگوفولی، با جان و سلامت مردم کشور خود بازی خطرناکی میکند: او به مردم فراخوان داده است « از اتفاق همین حالا در کلیسا ها تجمع کنید. » چرا که او معتقد است. « ویروس کرونا شیطانی است که در بدن مسیح قادر به ادامه حیات نیست. »

تعداد وزیران حکومت همین رئیس جمهور 19 نفر است. در صورتیکه بیمارستان بزرگ آنها در دارالسلام تنها شش تخت ویژه برای بیماران اضطراری دارد. خیلی بهتر از این وضعیت در کشور همسایه او، اوگاندا، نیست. در مالاوی، جائیکه بیش از نیمی از مردم زیر خط فقر زندگی میکنند، تنها 25 عدد از این نوع تختها در بیمارستان وجود دارند.

تعداد پزشکان در این مناطق: یک پزشک برای 5 هزار انسان است. در اروپا یک پزشک برای 300 انسان است. تعداد دستگاههای تنفس مصنوعی در مالی و یا در موزامبیک: یک دستگاه برای یک میلون شهروند است.

سازمانهای غیره دولتی بزرگ که غالباً مشکلات تغذیه و امرار معاش مردم در کشورهای ضعیف در جنوب صحرا را بر میآورند، از همین حالا فریاد شان بخاطر محدود گشتن تحرکات کارکنان آنان و تهیه مواد خوراکی و پوشاکی ضروری بلند شده است. زیرا قادر به فعالیت نیستند. علاوه بر اینکه دیکتاتور ونزوئلا، نیکولاس مادورو، مانع کمک رسانی نیروهای خیرخواه خارجی به آن کشور میشود. ( شبیه همین کار را علی خامنه ای در ایران با اخراج پزشکان بی مرز، با وجود داشتن ویزا برای ورود به ایران، کرد: مترجم)

برای تعداد کم پزشکانی که پس از سالها بحران هنوز در بیمارستانهای اینگونه کشور ها به تلاش شبانه روزی خود ادامه میدهند، کمبود صابون، مواد ضد عفونی کننده، دستکش های پزشکی و یا ماسک حفاظت کننده دهان و بینی، مداوای بیماران را بشدت در مضیقه گذارده است. کشور هندوستان نیاز به یک میلون دستگاه تنفس مصنوعی و چهار میلون تخت اضطراری در بیمارستانها دارد.

ارقام نجومی کمبودهای نظام پزشکی در اینگونه کشورها به ما کمک میکند تا بفهمیم، چرا دیکتاتورها در ونزوئلا و ( یا ایران ) مرزهای کشور خودشان را بر روی کمک رسانی سازمانهای غیره دولتی خارجی ( مثل پزشکان بی مرز ) می بندند. برای مثال میتوان فهمید که چرا در آمریکا خیلی سریع هزاران انسان فقیر و بی خانمان که بیمه پزشکی ندارند و در خیابانها زندگی و امرار معاش میکنند، به هتلهای توریستی منتقل کردند. دلیل اصلی اینکار نه بها دادن به جان آنها، بلکه این امر است که میخواهند درهم فروپاشی نظام پزشکی خویش را به عقب اندازند.

مشکل اصلی اینست: انسانهایی که در کشورهای فقیر زندگی میکنند در مقایسه با افرادی که در کشورهای ثروتمند سکنی دارند، بشدت از محدودیتهای عبور و مرور و در خانه ماندن ها زجر میکشند. عمران خان از کشور پاکستان، معنی در خانه ماندن انسانهای فقیر را بخوبی بیان کرد. او نخست وزیر کشور پاکستان، کشوری که یک چهارم جمعیت آن، یعنی 50 میلون انسان بخاطر فقیر بودن روزانه تنها یک وعده غذا قادرند بخورند. عمران خان گفت: « اگر ما عبور و مرور را در شهرهای خود قدغن کنیم، جان انسانها را از مبتلا شدن به ویروس کرونا نجات میدهیم. ولی همزمان آنها را مجبور به هلاک شدن در اثر گرسنگی میکنیم. »

میلیاردها انسان در جهان بخاطر انزوای اجباری و ماندن در خانه ها شغل و در اصل، اساس و پایه زندگی خویش را از دست میدهند. این انسانها چگونه و از کجا بایستی تأمین شوند. رانندگان تاکسی، سه چرخه های باربر، حمّال های سیار، انسانهایی که کار روز مزدی میکنند، دستفروشان در کنار خیابانها، اینها همگی در خیابانهای خالی و خلوت هیچ مشتری پیدا نمیکنند. یعنی پول برای تأمین امرار معاش خویش ندارند.

بانک جهانی تخمین میزند که 80 درصد شاغلین در قاره آفریقا در بخش های غیره رسمی کار میکنند. در هندوستان سه چهارم از کل جمعیت این کشور اینگونه اشتغال بکار دارند. در برزیل بیش از 61 درصد اشتغال ها بطور شدیدی بغرنج هستند. زیرا این نوع اشتغال را انسانهایی دارند که در بحران کرونا، جزء هیچ شبکه اجتماعی بحساب نمی آیند.

در بسیاری از این کشورها ترس از هجوم و غارت فقرا به مغازه های مواد غذائی شدت یافته است. در پاکستان از هم اکنون نظامیان در مقابل مغازه ها مستقر گشته اند. در آفریقای جنوبی پلیس های آن کشور با شقاوت و بیرحمی عجیبی با انسانهای گرسنه و فقیر مقابله میکنند. چه اتفاق خواهد افتاد، اگر بیمارستانها دیگر قادر نباشند بیماران مبتلا به ویروس کرونا را بپذیرند و از سرپرستی و مداوای بیماران امتناع ور زند؟

جون نکن گاسونگ، رئیس مرکز مراقبت و پیشگیری در آفریقای مرکزی، پیش بینی میکند که در بسیاری از کشورهای فقیر جهان: « بحران تندرستی، بحران اقتصادی و پس از آن، بحران امنیتی به ترتیب یکی پس از دیگری وجود پیدا خواهند کرد. »

امکان های حکومت ها محدود هستند. در حالیکه کشورهای اروپایی و آمریکا از شهروندان و شرکتهای اقتصادی خویش با بیلیونها دلار پول حمایت میکنند، در بسیاری از کشورهای فقیر نشین جنوب اصلاً پول ندارند. بسیاری از اقتصادهای ملی توان تولید شان بسیار کم و بدینوسیله بشدت ضربه پذیر هستند. آبه به سلاسی، رئیس بخش آفریقا در صندوق بین الملل پول، بدین خاطر از طلب کاران در کشورهای شمالی میخواهد، در اسرع وقت بدهی های کشورهای فقیر را به آنان ببخشند.

سئوال اصلی این است: آیا جامعه بین الملل در این لحظه که هستی بیشمار ملتها در جهان تهدید به نیستی میشود، برای فریاد کمک از کشورهای جنوب گوش شنوایی دارد؟ آیا کشورهایی چون آمریکا، آلمان و یا فرانسه این توان را دارند که فرا تر از مرزهای ملی خویش فکر و اندیشه کنند؟ در حال حاضر این دور خویش چرخ زدن های غرب، سبب ایجاد خلایی عمیق و دهشتناک گشته است. این خلا را کشور چین دارد پر میکند.

تا چندی پیش بنظر غیره قابل تصور می آمد، چین بتواند برنده در بحران کرونا گردد. تعداد قربانیان آن کشور خیلی بالا و درد و حرمان مردم ساکن در شهر ووهان زیاد بود. سمت و سوی خشم و نفرت آنان که همراه با ضعف مفرط بود، متوجه دولتی بود که تلاش میکرد، حقیقت تلخ آنجا را سانسور کند. دو ماه بعد ورق کاملاً برگشت. چین در زمان کنونی از به اصطلاح استراتژی دیپلماسی ماسک استفاده میکند.

کشور چین در این اثنا به 83 کشور پیشنهاد کمکهای ضروری را کرده است. چینی ها یونان را مجهز به ماسک های حفاظت از ویروس کرونا کردند، به ایتالیا دستگاههای تنفس مصنوعی هدیه کردند، به اوکراین با ارسال مواد ضد عفونی مدد رساندند. به کشور عراق پزشکان متخصص چینی را فرستادند و تست های آزمایش مبتلا گشتن به ویروس کرونا را به اندونزی فرستادند. در همان حال که بنیاد گذار بنگاه خیریه علی بابا، جک ما، به 54 کشور آفریقایی کمکهای جنسی میفرستد، حکومت چین با کشور پرو بر سر تحویل بیمارستان پیش ساخته شده در ووهان مذاکره میکند.

در پکن از این امر گفتگو میشود که از زمان تأسیس جمهوری خلق چین تا کنون هرگز این کشور در این حجم بزرگ کمکهای انسان دوستانه به دیگر کشورها نکرده بود. اگر زمانی محاسبه ای صورت گیرد، این تصور پیش خواهد آمد که رفتار چین با کشورهای فقیر در جهان، خبر از جابجایی روابط قوا در سطح جهان میدهند.

آن کسانیکه در خفا گمان میبرند، تصاویر بیمارستانها در لومباردی ایتالیا تأثیری خوفناک بر آواره گان و پناهندگان در دیگر نقاط جهان خواهد گذارد، سخت اشتباه میکنند. امروزه فقیران جهان گرفتار بند مرزهای مسدود شده کشورها هستند. بزودی ولی خاکستر انفجار جهانگیر شدن سرایت ویروس کرونا از جنبه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی علت گریز و آواره گی میلون ها انسان فقیر و گرسنه در سطح جهان خواهد گشت.

نظر بدهید