ژاله وفا – دلی که غیب نمای است و جام جم دارد / ز گوهری که دمی گم شود چه غم دارد؟

Mar 1st, 2016 | مقالات

wafa1
  رای وجدان من “نه “است و وجدانم آسوده است زیرا:
هـيچگاه تا به اين حد، مرز و خط كشی اخلاقی و اصولی بين جنبش تحريم و حاكميت و دو جناحش شفاف و واضح نبود.
 من رأی ندادم و وجدانم آسوده است.
 
وجدانم آسوده است زيرا:
 
١- به خود و مردم خود دروغ نگفته ام
 
٢- وجدان اخلاقی خود را با “مصلحت سنجی” و توجيهات رنگارنگ تخدير نكرده ام و مردم را نيز به تخدير وجدان اخلاقی نخوانده ام.
 
٣- وارد بازی خانمانسوز “قمار” انتصابات نظامی- مافيایی نشده ام، چرا كه بر خلاف كسانی كه معتقد بودند “شركت در انتخابات به قمارش می ارزد!”، نتيجه ای جز باختِ سياسی-اجتماعی- فرهنگی و اخلاقی بر اين قمار قائل نبوده و نيستم.
 
۴- رأی خود را به پای تأييد مقام “ولايت مطلقه فقيه”، ذبح شرعی نكرده ام.  
 
۵- از حقِ اول كه حاكميت جمهور مردم است، نه غفلت كرده ام، و نه مردم را به غفلت و نسيان آن، فرا خوانده ام.
 
۶- ميدان عمل سياسی خود را به مدار بستۀ بد و بدتر محدود نكرده و افق مدار باز خوب و بهتر و بهترين را به روی خود و مردم وطنم، باز گذاشته ام.
 
٧- اميد خود و مردم وطن خود را به عملكرد قاتلان و جانيان، منجمله ٣ وزير مخوفِ اطلاعات رژیمی سركوبگر، محدود و محصور نكرده ام.
 
٨- با قلب معنای اميد، نمايندگان نا اميدی و فساد و خشونت را “نماينده اميد”، به مردم جا نزده ام.
 
٩- ارزش رأی خود را به مصلحت سنجی و استصواب و سلطۀ نظر ۶ عضو شورای نگهبان رژیم مافيایی ولایت فقیه واگذار نكرده ام.
 
١٠- آرمان و اميد خود را به وطنی آزاد و مستقل و حقوقمند كه تحقق آن منوط به عملكرد و كنش و تمهيدات خودسنجيده و بسيج نيروهای محركۀ خود است، از دست نداده ام. 
 
مبارزه برای استقرار آزادی و دموكراسی در ايران، با اين “انتخابات”، پايان نيافته و
 
رسالت و مسئوليت همۀ هموطنان در باز سازی وطن، به قول شاعر آزادۀ ايران سيمين بهبهانی، بر جاست:
 
دوباره می‌سازمت وطن!، 

اگر چه با خشت جان خویش، 

ستون به سقف تو می زنم، 

اگر چه با استخوان خویش، 

دوباره می شویم از تو خون، 

به سیل اشک روان خویش،
 
دوباره، یک روز آشنا، 

سیاهی از خانه ميرود، 

 
٨ اسفند ماه ۱۳۹۴

نظر بدهید